به شوهرم گفتم میرم تهدیدش کردم واقعانم میرم دروغ نگفتم اخه اصلا باهام رابطه نداره سرد سرد اصلا اینکه میگن گرمی بده و اینا بنظرم چرت چون من خودم دائم غذاهای سرد میخورم چرا گرم مزاجم؟ خلاصه گفتم خونه رو میفروشم با گریه و بغض میرم تنهایی زندگی میکنم از این خفت بهتره اخه خونه ارث پدری خودمه گفتم میفروشم میرم حالا مثلا صبح تمام اشغالها یکی کرده مرتب برده اینکار نمیکرد اشپزخونه رو تمیز کرده دلمم براش میسوزه اما خوب منم ادمم.