شوهر منم خیلی اروم بود اصلا" حرف نمیزد. مثلا" این نامزدها رو میدیدم روزی چند بار هر بار دو ساعت تلفنی حرف میزدن. و ۴-۵ سالت هم با هم بودن ، شوهرم روزی یه بار زنگ میزد. بعد یه ربع میگفت من برم دیگه 🤨 تازه دو شهر مختلف بودیم. همدیگه رو زیاد نمیدیدیم. بعد عروسی هم یه بار داشتم براش تعریف میکردم یه دفعه کنترل رو گرفت دستش تلویزیون رو زیاد کرد 😬 بعضی وقتا هم میگفت نفس بکش انقد پشت هم حرف نزن 🙃
کم کم من مختصرتر کردم حرف زدنمو و شوهرم حرف میزد با اشتیاق گوش میدادم الان بعد ۱۲ سال ایشونم کلی حرف میزنه و تعریف میکنه. رفته بود سفر هر روز زنگ میزد دو ساعت چرت و پرت میگفتیم. تقریبا" مثه هم شدیم. ببین برای شروع حرفایی که دوست داره بزن. یکم از قد و بالاش تعریف کن. از دستپخت مامانش تعریف کن هر از گاهی. یا موضوعاتی که میدونی دوست داره تا یختون باز شه. موضوعاتی که فک میکنی میتونه بد برداشت کنه نگو فعلا". شاید فکر میکنه تو ازش ناراحتی که باهاش حرف نمیزنی واسه همین تو هر حرف تو دنبال دلیل ناراحتیت میگرده واسه همین جبهه میگیره.