برف بیاد و کنار خانوادم یه اش رشته داغ بخورم و دونه های برفو پشت پنجره تماشا کنم
من دلم میخواهد خانه ای داشته باشم پر دوست ،کنج هر دیوارش دوستانم بنشینند ارام،گل بگو گل بشنو،هر کسی میخواهد وارد خانه پر مهر و صفایم گردد یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه دهد ،شرط وارد گشتن شست و شوی دلهاست.شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست.بر درش برگ گلی میکوبم..روی ان با قلم سبز بهار مینویسم ای یااار؛خانه ما اینجاست،تا که سهراب نپرسد دیگر خانه دوست کجاست؟؟؟
اینکه الان پسرم خودش اومد پیرهنمو داده بالا شیر میخوره
1400/1/18 دومین فندوق مامان خوش اومدی تو دلم ... 1400/4/9 هلنا قشنگ من دخمل نازم .... یه مامان شاد و پر انرژی که جز شادی و خوشحالی و آرامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ... خونه بهم ریخته مرتب میشه چای سرد شده رو میشه عوض کرد غذای یخ کرده رو میشه داغش کرد ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما هیچوقت بچه هامون دیگه ۱ساله یا ۲ساله یا ۳ساله یا ........ نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم ... پسر کوچولوی من مامان عاشقته
دختر قشنگم پسر پهلونم مامان عاشقانه دوستون داره ای کاش همیشه بچه بودید آخه هرچی بزرگتر بشین فاصله ما از هم بیشتر میشه من خستگی الان به جون میخرم فقط این روزا زود تموم نشن همیشه برقرار باشین منتظر یه نی نی باشین به زودی 😍💋