2737
2734
من ازش دست کشیدم  با مردی ک آخرین نفر تو زندگیش زنشه ، فحش میده توهین میکنه تا حرف بزنی چه خوب ...

ن عزیزم من بودم همین الان میرفتم😔واقعادختربسازی هسی که دووم اوردی😢چراخب بچه اوردی؟ 


عاشقتم خدا😍😍😍😍
من وقتی ی نفراینجوری بگه اشکم دم مشکمه اخه مگه میشه 

آره میشه 

میشه که بچم دیشب بمن گفت مامان نقاشی بکشیم گفتم بکشیم بهم گفت عکس بابا رو بکش براش کشیدم گفت مامانی هم بکش کشیدم گفت حالا گریه ها و اشکاتم بکش 😢 اون لحظه فقط آه کشیدم برای سرنوشت سیاهی ک برام رقم خورد بچم هر زنی ک تو فیلم میبینه ک گریه میکنه میگه مامان ببین اینم مثه توعه مثه وقتایی ک گریه میکنی 

وقتی آدم تو زندگیش انقد تنها باشه ک شریک زندگیش اشکشو در میاره ولی وقتی ساعتها میشینی گریه میکنی اون بهت پشت میکنه میخوابه و تو با دستای خودت باید اشکاتو پاک کنی اونجا دیگه میدونی ک اون زندگی تموم شده 

از کسی که شمارتو توی گوشیش سیو نمیکنه توقع نداشته باش خودتو توی قلبش سیو کنه   ای کاش روزی برسه که هیچ زنی توی زندگیه مشترکش بجایی نرسه که فقط معشوقه ی پنجشنبه شب های شوهرش باشه     💚  من همون سلطان تعلیق بیخیالم قبلم 💚

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

چندین بار مادرشوهرم گفت که نمیخوایم بیاین خونمون و بخاطر همین ترجیح دادم واسه خودم ارزش قائل باشم و ...

دقیقا به منم همینو گفتن، همسرم خیلی وابسته س نمی دونم تا کی بخواد دووم بیاره. امیدوار بودم حل بشه که نشد بعد از بچه هم نمیدونم چی میخواد بشه...

2731
ن عزیزم من بودم همین الان میرفتم😔واقعادختربسازی هسی که دووم اوردی😢چراخب بچه اوردی؟ 

فکر نمیکردم ک کارم ب اینجا میرسه همین آدم به دست و پای من میفتاد ک ولش نکنم بهم میگفت انقد ازم سری ک منو ول میکنی با اینکه زن قانونی و رسمیش بودم 

حالا بجایی رسیده بمن که گوشت تنم تو این زندگی و زیر بار فشار روحی و مالی آب شده میگه اینجات کجه اونجات زشته 

مادر بودنم رو زن بودنم رو انسان بودنم رو زیر سوال میبره و منو حیوان صدا میکنه 

تمام روزای زندگیم با درد گذشته با حسرت گذشته همیشه از دیدن زن و شوهرایی ک دستشون تو دست هم بوده تو خیابون قلبم به درد اومده نه از حسادت از حسرت تو تک تک شرایط سخت زندگیم تنها بودم وقتی برای زایمانی ک از بخت بدم 26 ساعت طول کشید و 26 ساعت درد کشیدم و 26 هزار بار مردم و زنده شدم میدیدم ک زنای دیگه شوهراشون چطور عین پروانه دورشون میگشت اما شوهر من تو خونه پدرش لم داده بود و من باید با اون وضعیت التماس مامور بیمه میکردم از این سالن ب اون سالن دنبالش میدویدم ک دفترچمو تایید کنه تا مجبور نشه پول بده شوهرم 

اونوقت اون جلوی هزار نفر تو اون شرایط سر من داد میزد ک تو بجز دردسر هیچی نداری 

منو با تاکسی فرستاد خونه مادرم و  خودش رفت خونه پدرش تا 15 روز بعد ک من رفتم خونه خودم 

حتی یک شب بخاطر رضای خدا بچه رفلاکسی و اذیت کن من رو نگه نداشت تا من بخوابم وقتی بچم 15 ساعت پشت سرهم بیدار بود و گریه میکرد این من بودم ک باید با چشای ورم کرده از خستگی و گریه بغلش میکردم تا آقا بخوابه 

دردایی ک کشیدم واسه روحم زیادی بوده اگه بشینم بگم خودش یه کتابه همچین پدری به چه درد دخترم میخوره من یه زنم ک حسرت همه چی ب دلم مونده از خریدن یه شال برای خودم بگیر تا محبت دیدن یا یه جمله یا حرکت محبت آمیز از شوهرم

از کسی که شمارتو توی گوشیش سیو نمیکنه توقع نداشته باش خودتو توی قلبش سیو کنه   ای کاش روزی برسه که هیچ زنی توی زندگیه مشترکش بجایی نرسه که فقط معشوقه ی پنجشنبه شب های شوهرش باشه     💚  من همون سلطان تعلیق بیخیالم قبلم 💚
چن سالته😢❤️

31  

25 سالگی ازدواج کردم 

از کسی که شمارتو توی گوشیش سیو نمیکنه توقع نداشته باش خودتو توی قلبش سیو کنه   ای کاش روزی برسه که هیچ زنی توی زندگیه مشترکش بجایی نرسه که فقط معشوقه ی پنجشنبه شب های شوهرش باشه     💚  من همون سلطان تعلیق بیخیالم قبلم 💚

از تخم خودشونه ماهی یه بارم بری بچت جذبشون میشه 

دختر قشنگم پسر پهلونم مامان عاشقانه دوستون داره ای کاش همیشه بچه بودید آخه هرچی بزرگتر بشین فاصله ما از هم بیشتر میشه من خستگی الان به جون میخرم فقط این روزا زود تموم نشن همیشه برقرار باشین منتظر یه نی نی باشین به زودی 😍💋
2738

ببین اصلا ربط نداره،فقط بستگی به بچت داره

من بدبخت ۹ماه بارداریم مادرشوهر زنگ نمیزد بگه خوبی یا نه،زاییدمم فقط بیمارستان اومدن ،بعدش من کلا دوماه یکبار یا نهایت ماهی یکبار برم،دخترم از وقتی خودش شناخت مثلا یکسالگیش به بعد،تا میرفتم اونجا نه تنها بغلم نمیومد بلکه میگفت تو اصلا به من نگاه هم نکن حتی اجازه پوشک عوض کردنشم بهم نمیداد،دیگه سه سالگیش نگم که اگه میرفتیم اونجا من چه دلم خون میشد از رفتاراش،

میخوام بگم ربطی به رفتن نرفتن تو نداره به شانست

منم همش باهاش تنها بودم و چون بعد از چندین سال باردار شده بودم بچه من بعد خدا میپرستیدمش ولی خب شانس من بود دیگه

چرا اینجوریه ☹

شانس من

موقع برگشتن چه جنجالی داریم،اخرم مادرشوهر برادرشوهر همه بهم توهین میکنن

اونجا هم اگر خدابی نکرده یه چیزی بگم مثلا بگم بخور یا دستشویی بریم یا اینو نخور یا بیرون نبریدش،قیامت دارم

مثلا الان دوماه نرفتم من مریضم همش بیمارستان دکتر بودم کلا،زنگ نزدن بگن خب مردی زنده ایی یا بچه چطوره

فقط وقتی من خودم برم رفتم،بعدم فقط بچه میخوان من اصلا انگار وجود ندارم

خونه مادر خودت رفتن چی وابستگی نمیاره؟

اولاکه براخونه مامانمم همین حرفومیزنم اگه ی نیگا به پستی که برای یکی ازدوستان فرستادم بندازی میفهمی دومابالفرض وابسته مامان خودم بشه اشکالی نداره که چون مامانم ی بارتوهینوزخم زبونی که مادرشوهرم بهم زده رونزده چون مامانم قصدش جداکردن بچع ازمن نیس 

مثالتون فوق العاده مسخره هس کیودارین باکی مقایسه میکنید

عاشقتم خدا😍😍😍😍

والا پسرمنم اوایل خیلی وابسته بود ولی الان نه اونهمه پسر کوچکمم خیلی وابسته بابامه ینی اگه یروز نبینتش دق میکنه ولی اصلا خوشم نمیادچون شیوه تربیتشونو دوست ندارم ولی خانواده شوهرمو شیوتربیتشیون درسته ولی بد دهنن منم درهفته یکبار یادوبار میرم خونشون سعیمیکنمدیر برم وزوود پاشم کهوابستگی پیش نیاد

گرنباشد چیزکی مردم بازم زر میزنن😁😁😁😂😂😂😂من مادر دوجنگجو هستم فعلا همینو داشته باشید تا بعد.... خانم ها خیلی دوست دارم پیجمو دنبال کنید دوستام همه میخندن ومسخرم میکنن که تو فالوئرات کمه خواهشا اگه میشه پیج منو دنبال کنین خوشحال میشم paria76606 ممنون میشم دنبالم کنین😘😘😘
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز