بچه ها خواهش میکنم کامل بخونید و اگه میتونید راهنماییم کنید
ما ده ساله ازدواج کردیم سال های اول ازدواج شوهرم شروع کرد از کارای مردای فامیل برای من گفتن یعنی خیانتاشون شوهر خاله وشوهر عمه و دایی و....
مردایی که زندگی های خوبی داشتن همه حسرت زندگیشون میخوردن با جزییات کامل اسم وادرس زنه هم میگفت بهم
میخاست بگه من خیلی خوبم مثلا
این بین یه بار فهمیدم تو یه گروه تو لاین بایه دختر صحبت میکنه همون روز اول فهمیدم و گوشیشو شکست و اون دختر گم شد
چند سال بعد از یه خانومی که چند سال از خودش بزرگتر بود خرید میکرد از یه استان دیگه با فاصله زیاد از شهر ما ولی مکالمه هاشون کم کم طولانی شد و هر چقدر میگفتم میگفت کاریه
تا اینکه اون خانوم ازدواج کرد و دیگه خرید همسرم هم ازش قطع شد
گفتم چی شد یهو گفن از وقتی ازدواج کرده دیگه زیاد جواب تلفن نمیده و ... فک کرده چه خبره مثلا من متاهلم خودش میگفت صدات ارامش میده حالا فک کرده منم منظور دارم