2733
2734

دوروز پیش نامزدم خونمون بود بعد با خواهرم شوخی میکردیم یهو خواهرم بهم گفت الاغ جان 

من هم یهو بلند گفتم عمه جانته

حالا عمه جان مادر نامزدم هستن😅😅دیگ نگم ک چقدررر خجالت کشیدم😂

دوست داشتنت قشنگ ترین داشتنی دنیاست..!

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

سوتی نمیدونم حساب میشه یا نه  نصف شب رفتم دستشویی گیج خواب بودم نوار بهداشتیمو در اوردم که عوض ...

اینکه چیزی نیست 😂طبیعیه ،ولی شوهر خوبه خودشو زده به اون راه 

2731
اینکه چیزی نیست 😂طبیعیه ،ولی شوهر خوبه خودشو زده به اون راه 

اره😂 فقط انکار میکردااا 

درصورتی که هر روز میره دستشویی و حتی تو دستشویی سشوار میکشه که بیدار نشم😅

2738



اوایل ازدواجمون بود،  رفته بودیم پیاده روی (خیر سرمون)

منم با آرایش و کفشهای پاشنه بلند همچو آهو خرامان قدم برمیداشتم در کنار همسرم، و داشتم به آینده می اندیشیدم؛

بحثمون داشت به جاهای زیبائی کشیده میشد و جاهای حساس و باحال!😍

امّا ازونجائی که همیشه چیزی یا کسی بی موقع وارد ماجرا میشه و همه چی رو خراب میکنه؛
یهو پاشنه ی کفشم تَرَق، در رفت‌.😲

(اصلا این کفشا همیشه باهام مشکل داشتن و از من بدشون میومد، آخه اون موقع که خریدمشون، زیاد با فروشنده برای ارزونتر خریدنشون چونه زدم، و بالاخره با نازلترین قیمتِ ممکن خریدمشون)

ولی حالا لحظه ی انتقامش از من فرا رسیده بود، اصلا تو نگاهش حرف بود؛
داشت به زبون بی زبونی میگفت، شادی!
یاد اون روز افتادی؟

آقا چشمتون روز بد نبینه، یهو پام پیچید و از آسمان رؤیام سقوط کردم به جوبِ آب.

همسرم هم نامردی نکرد، تا جا داشت بهم خندید.😁😁

منم از خرامان خرامان راه رفتن، به لنگان لنگان قدم نهادن تغییر کاربری دادم.

آقا سرتونو درد نیارم؛

همینطور شوهرم داشت سرزنشم میکرد و طعنه میزد که دختر مگه نمیتونی مثل آدم راه بری؟😐

منم تو دلم میگفتم چقدر بیشعوره این!

تو همین اثنا یهو دیدم شَتَرَق ( که به مراتب صدای مهیب تری داشت) الان فکر کردین که اون یکی پاشنه ی کفشم در رفته؟
باید بگم که کاملا در اشتباهید،
چون
سر شوهرم خورد به صندوق صدقات کنار خیابون!

و حالا نوبت هنرنمائی من بود؛

بهش خندیدم، آی خندیدم.😂

دیگه تصمیم گرفتیم تا کشته ندادیم، به پیاده رویمون خاتمه بدیم.😊

اره😂 فقط انکار میکردااا  درصورتی که هر روز میره دستشویی و حتی تو دستشویی سشوار میکشه که بیدار ...

خوبه خونه خودت بودی حالا فکر کن خونه مادرشوهر از این حرکتا میزدی😐😂

اوایل ازدواجمون بود،  رفته بودیم پیاده روی (خیر سرمون) منم با آرایش و کفشهای پاشنه بلند همچو آ ...

وای عزیزم چقدر قشنگ تعریف میکنی ادم دلش میخواد هی بشنوه😂😂😂 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز