بعد بیمارستان هم اومد خونه ما
دیگه شوهرم ترسید و اومد خونه
منم ترسیدم حرف بزنم گفتم مادرشوهرم الان از بیمارستان اومده عصبی میشه
یه اتفاقی براش میوفته
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
آره من دقیقا فایده بردم شوهرمنم چندباری همچین غلطایی که نه ولی یه کارایی کرده که باب میل من نبوده و لجم گرفته یه جیغ و دادی و بزن بزنی و بشکن بشکنی راه انداختم تمام همسایه هارو خبردار کردم همه وسیله هارو شکستم تا جایی که جا داشت اونو خونوادشو فوشای بد ميدادم اگرم حمله می‌کرد بزنه یکی اون میزد یکم من میزدم چون اینجور مواقع من زورم زیاد میشه کلا مث موجیا شده بودم همه چی سمتش پرت میکردم بعده دهواهم تا ده روز تو خونه باهاش قهر بودم جوابشو نمی‌دادم یعنی حتی یه نگاه یه کلمه حرف باهاش نمیزدم نه از سرویس دهی خبری بود نه شام نه چایی محل سگش نمی‌دادم دیگه بعده ده روز به گوه خوردن افتاد به پام افتاد بسه تمومش کن گوه خوردم تا بخشیدمش دیگه دقیقا دوسال گذشته ازاون ماجراها دیگه رفت که تکرار کنه الان بدون اجازه من جرات نداره اب بخوره منم نه توان تحمل داشتم نه شرایط طلاق اینجوری ادبش کردم
مادر شوهرم چند روز خونه ما بود
ما هم قهر بودیم یه کلمه حرف نزدیم
مامانش فهمید
ولی من هههههیچی نگفتم از تری اینکه مادر شوهرم دوباره راهی بیمارستان بشه
شماهم رفیق بازی کن ببیننه خوبه بهش بکوخوبه منم الوات بازی کنم ورفیق بازی ببین چی میگه؟؟؟؟
https://www.ninisite.com/profile/forum/topic?topicId=5765938&slug=تلافی-کار-خواهرشوهر&postId=173463744دعاگوتونم اینو گزارش بزنید بترکه صلوات میفرستم برای ارزوهاتون
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
