سر عکس گذاشتن همین دوستم تو اینستا یه جنجالی به پاشد که نگو ونپرس آخه یه روز به من گفت چرا اینهمه پیج داری گفتم یکی مال درسه یکی هم دوستانه که اگر استوری گذاشتیم باهم خواهرشوهرم نفهمه ولی اصلا قصد گذاشتنشو نداشتم بعد یه عکس پاییزی گرفتیم ازم نپرسید بزارم یانه بعدی که گذاشت خواهرشوهرم دید وبه شوهرم گفت منم ا همونجا رابطمو به خاطر شوهرم با دوست 13 سالم تموم کردم بعد یکماه پدرشوهرم زنگ زد که چرا عکس گذاشتی ماازاین رسما نداریم پدرمم گفت مگه ما آریم دیگه یه جنجالی شد که نگو ونپرس بعد مامانم زنگ زد به دوستم دوستمم گفت خودش اجازه داده ومامانمم یه عالمه فحشم داد ولی مامانم یکم تند با دوستم حرف زد حالا من با دوستمو ومادرش که منو مقصر میدونست میگفت خب چرا عکس گرفتی واینکه خودت اجازه دادی چه رفتاری کنم
هنوز هم غروب خورشید زیباست هنوز لالایی های ماهم شنیدنی است دلم هوای بوی عطر نارنج درحیاط را دارد هنوز داستان لیلی و مجنون شیرین است هنوز لبخند مادرم آرام است هنوز آمدن پدرم شیرین است هنوز به یاده فاطمه ای که دیگر نیست چشمهایم اشک آلود است
دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.
تو ک اینقد خانوادت حساس هستن مثل من با دوستات عکس نگیر ک بعد بخوای اون بدبختو دعوا کنی خب
خانواده شوهرم اینجوری کردن وگرنه اینجوری نبودن
هنوز هم غروب خورشید زیباست هنوز لالایی های ماهم شنیدنی است دلم هوای بوی عطر نارنج درحیاط را دارد هنوز داستان لیلی و مجنون شیرین است هنوز لبخند مادرم آرام است هنوز آمدن پدرم شیرین است هنوز به یاده فاطمه ای که دیگر نیست چشمهایم اشک آلود است
وای بعضی خانواده ها از اون ور افتادن. مگه عکس گزاشتن رسمیه. مگه شما تو خیابون میرید کسی نمیبینتتون. این کارا چیه بابا از اول دقت کنید با کی ازدواج میکنید که حسرت یسری کارهای سادرو نبرید و انقدر اذیت شید
دیگه کاریه که شده شما اجازه صریح ندادی ولی تا حدودی وقتی گفتی به دوستت پیجی داری که اگر عکس گذاشتی فلانی نبینه یعنی مشکلی با این موضوع نداشتی گرچه باید بوده اجازه بگیره بازم ولی اونقدراهم اون بنده خدا مقصر نیست شماهم تقصیر داری ولی در کل به نفعته با دوستت کلا قطع رابطه کنی و برات سال دوستت مهم نباشه چون دیگه حرمتتون از بین رفته
قصه اینجاست ...که شب بود و هوا ریخت بهم...من چنان درد کشیدم...که خدا ریخت بهم.
مامانم با دوستم تند حرف زد دوستم سلامش نکرده من چیکارکنم اونو محل کنم یانه
هنوز هم غروب خورشید زیباست هنوز لالایی های ماهم شنیدنی است دلم هوای بوی عطر نارنج درحیاط را دارد هنوز داستان لیلی و مجنون شیرین است هنوز لبخند مادرم آرام است هنوز آمدن پدرم شیرین است هنوز به یاده فاطمه ای که دیگر نیست چشمهایم اشک آلود است
دیگه کاریه که شده شما اجازه صریح ندادی ولی تا حدودی وقتی گفتی به دوستت پیجی داری که اگر عکس گذاشتی ف ...
نه دیگه رابطه ندارم چون همسایه ایم میگم چجوری رفتارککنم اون مامانمو سلم نکرده
هنوز هم غروب خورشید زیباست هنوز لالایی های ماهم شنیدنی است دلم هوای بوی عطر نارنج درحیاط را دارد هنوز داستان لیلی و مجنون شیرین است هنوز لبخند مادرم آرام است هنوز آمدن پدرم شیرین است هنوز به یاده فاطمه ای که دیگر نیست چشمهایم اشک آلود است
هنوز هم غروب خورشید زیباست هنوز لالایی های ماهم شنیدنی است دلم هوای بوی عطر نارنج درحیاط را دارد هنوز داستان لیلی و مجنون شیرین است هنوز لبخند مادرم آرام است هنوز آمدن پدرم شیرین است هنوز به یاده فاطمه ای که دیگر نیست چشمهایم اشک آلود است
سعی کن طرز تفکر شوهرتو عوض کنی، عکس گذاشتن که چیز بدی نیست با دوستت هم عادی باش ، عجیبه برام رفتار ...
شوهرم هرچی خانوادش بگن همونه آخه دوستمم دیگه منو محل نمیده منم برام مهم نیست
هنوز هم غروب خورشید زیباست هنوز لالایی های ماهم شنیدنی است دلم هوای بوی عطر نارنج درحیاط را دارد هنوز داستان لیلی و مجنون شیرین است هنوز لبخند مادرم آرام است هنوز آمدن پدرم شیرین است هنوز به یاده فاطمه ای که دیگر نیست چشمهایم اشک آلود است
سعی کن طرز تفکر شوهرتو عوض کنی، عکس گذاشتن که چیز بدی نیست با دوستت هم عادی باش ، عجیبه برام رفتار ...
مامانمو سلام نکرده
هنوز هم غروب خورشید زیباست هنوز لالایی های ماهم شنیدنی است دلم هوای بوی عطر نارنج درحیاط را دارد هنوز داستان لیلی و مجنون شیرین است هنوز لبخند مادرم آرام است هنوز آمدن پدرم شیرین است هنوز به یاده فاطمه ای که دیگر نیست چشمهایم اشک آلود است