لحظه ی مردن چطوریه

خدا رحمت کنه عزیزم،روحش شاد. 

انشاءاللّه آخرین غمت باشه،خدا سایه کسایی رو که دوست داری بالای سرت نگه داره و کسایی هم که خدایی نکرده از دست دادی رحمت کنه و روحشون شاد. 

اره

منم شاهد هستم سه نَفَر بودن اطرافمون كه چند روز قبل مرگ حالشون خوب ميشه بعد فوت ميكنن

این دیگاخراشه که نمیتونن تکون بخورن و ثابت هستن چون بدنشون دیگه بیحسه نصف تنشون جون نداره اگه اون موقع دست بزنی بخشون میفهمی که بدنشون چقدر سرده

😂

مادر بزرگ من تو بستر بیماری بود حالشم بد بود هزیون میگفت و میگفت مثلا فلانی نگا اومده اینجا ...

بعد ی روز حالش عالی بود بردنش حموم و موهای بلندشو کوتاه کردن و تمیز و نظیف اوردن رو تخت و داشتن قران میخوندن...زن داییم رفته چایی بریزه میگه اومدم دیدم نیست دیگه😔یعنی دو دقیقه نکشیده رفتن و اومدن زن داییم

پس جنبه ی فیزیکی داره و درواقع واکنش طبیعی بدن در زمان مرگه بعضیا پیچیده ش میکنن که اجلش رو داره میبینه و از این حرفا من همیشه دنبال جنبه علمی و فیزیکیش میرم البته که عقاید هرکسی قابل احترامه

دلم گرفت . پدر منم رحمت خدا رفته صبح زود بود  تو اتاقم بودم صدای مادرم رو شنیدم که با وحشت صداش میکرد رفتم تو پذیرایی دیدم بابام رو به قبله کردند و دارند گریه میکنن ( پدرم چند ماه مریض بود )

من برام اتفاق افتاده اما نمردم،یه سری چیزای نامفهوم یادمه از حالاتی ک داشتم تنها چیزی ک یادمه، گریه بابامه و سنگینی بیش از حد قفسه سینم طوری ک هزارتا اکسيژن هم بهت وصل کنن بازم کمه

دقیقا خاله شوهرم من همین اتفاق افتاد سرطان داشت یکسال تو بستری بیماری بود دقیقا چند روز قبل مرگ از بستر بلند شد خیلی عجیبه برام دوست دارم بدونم توضیح پزشکی داره علت چیه

من بابام تو بیمارستان بود نگاه سقف میکرد میگفت آقام و ننم اومدن جلوم عروسی گرفتن من میخام برم😭😭 منو داداشم دستشو گرفته بودیم میگفت ولم کنید بزارید برم منتظرم. بعدم چند روز بعدش تو icu تو تنهایی مرد بمیرم برا بیکسی بابام😭😭😭 من خوابشو دیدم وصیت کرد ولی فک نمیکردم همون لحظه بابام تموم کرده تا از بیمارستان بمون زنگ زدن.

بابام ۵۰ سالش بود😭😭

واسه شادی روح همه اسیران خاک صلوات

مادر بزرگم قبلمرگ حالش خیلی بد بود و ناراحت بود 

انقد حالش بد بود که  خودمون فهمیدیم که دیگه تموم میکنه...🙍😞

قبل از فوتش همش خاطرات رو مرور کرد و تو اتاق همش میگفت اون مرده کیه لباس سفید پوشیده ، همش به دیوار اشاره میکرد  میگفت اون در رو باز کن 

😭😭🙀 خودم فک میکنم که خیلی  سخته

اره دیگه چون جونش بزور بنده 

وقتی یکی میمیره مغزش تا مدتی کار میکنه و میفهمه اطرافش داره چه اتفاقایی میافته

جنبه علمیشو نمیدونم ولی ی جا خوندم چند روز قبل میفهمن ک قراره بمیرن و انگار شاد میشن ک نیروی زیادی تو بدنشون میاد 

هم مادربزرگم رو دیدم 

هم پدرم ،بمیرم الهی 😢

هردو بدون هیچ حرکتی وهیچ حرفی تموم کردن پدرم چند روز قبل از غذا افتاد ولی مامان بزرگم که تو خونه خودمون زندگی میکرد مامانمو صدا زد گفت میخوام بمیرم وبعد از حدود نیم ساعت خیلی آروم خوابیدو دیگه بیدارنشد😢