من ۲۳سالمه،راستش اصلا حوصله بچهداری و کار خونه روندارم،حوصله ندارم بخاطر یه نفر دیگه چاق شم لاغر شم خودمو تغییر بدم، میگمچرا باید درد زایمان بکشم،براشیردادن بچه شب بیداری بکشم،مهمونداری کنم وفلان، کلاحوصله هیچیندارم فقط میخوام تفریح کنم و بخورمو بخوابم،
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یعتیشما میگی با ۲۰ نفر همزمان رابطه داشته باشه😣 دیگه حیووناهم با ی نفر رابطه میگیرن
ببخشید من همچین حرفی زدم؟ واقعا که
همین کم مونده حرف بزارید توی دهن ملت
مدیکال استیودنت که میگن منم 😜... نوروسرجن آینده 😐 ۷ سال عمومی بخونیم ۲ سال طرح عمومی ۵ سال تخصص ۲ سال طرح تخصص ۲ سال فوق تخصص بعدم مستقیم برم خانه سالمندان .... اینم شد خلاصه بیوگرافی یه پزشک
منم مثل شما بودم ولی نمیدونم چی شد که ۲۸ سالگی ازدواج کردم و بچهدار هم شدم🤦🏼♀️😅
ای آن که دیگر ندارمت بدان که همچنان از اعماق وجود دوستت دارم ؛ بدان هرگز توان تکرار خاطرات مشترکمان با شخص دیگری را ندارم؛ من بعد از تو هیچ وقت نخواستم گذرم به کافههای فردوسی بخوره؛ بعد از تو همیشه با بغض از میدان کاج رد شدم؛ وقتی بعد از تو رفتم شمال برای اولینبار دیگه از نگاه کردن به دریا لذت نبردم؛ دیگه توی تراسی که با هم هزارتا عکس داشتیم پام رو نذاشتم و حس میکردم اون خونهای که با ذوق چیده بودیم برام قفسه ولی هنوز همه چیز سرجاشه چون بعد از تو هیچکس سلیقهاش مثل تو نشد .دلم خیلی برات تنگ شده برای دیدن صورت قشنگت که نمیدونم خاک سرد و بیرحم باهاش چکار کرده؟دلم خیلی برای لمس دستهای گرمی که زیر خاک سرده تنگ شده.روزهای آخر بابت خیلی چیزها دلگیر بودم و نشد بیام پیشت و برای آخرین بار باهات وداع کنم چون باور نداشتم تو میری و فکر میکردم مثل همیشه میای و همه چیز رو از دلم در میاری...چون نشد خداحافظی کنیم داغ دلم هرروز تازهتر از قبل میشه حتی تو روز خاکسپاری نشد جمعیت رو کنار بزنم و بیام از ته دل گریه کنم و جیغ بزنم تا کمی سبک بشم و بغصم توی گلوم خفه شد آخه خیلی سخته که حتی نتونی اونقدری که دلت میخواد برای عزیز از دست رفتهات گریه کنی تا خالی بشی.کاش حداقل به خوابم بیای عزیزان لطفاً ازم نپرسید امضا در مورد چهکسی هست. ممنونم
باور کن بعضیا ایتطور ۳۵ ۳۶ سالشون ک میشه یادشون میفته ازدواج نکردن میدن سراغ زندگی ی زن متاهل ...
اگر اون خانم و شوهرش خوشبخت بودن
شوهرش دنبال همسر جدید یا معشوقه نمیگشت
چرا فقط همجنس خودتون رو زیر سوال میبرید و مردا رو بیگناه جلوه میدید؟
ای آن که دیگر ندارمت بدان که همچنان از اعماق وجود دوستت دارم ؛ بدان هرگز توان تکرار خاطرات مشترکمان با شخص دیگری را ندارم؛ من بعد از تو هیچ وقت نخواستم گذرم به کافههای فردوسی بخوره؛ بعد از تو همیشه با بغض از میدان کاج رد شدم؛ وقتی بعد از تو رفتم شمال برای اولینبار دیگه از نگاه کردن به دریا لذت نبردم؛ دیگه توی تراسی که با هم هزارتا عکس داشتیم پام رو نذاشتم و حس میکردم اون خونهای که با ذوق چیده بودیم برام قفسه ولی هنوز همه چیز سرجاشه چون بعد از تو هیچکس سلیقهاش مثل تو نشد .دلم خیلی برات تنگ شده برای دیدن صورت قشنگت که نمیدونم خاک سرد و بیرحم باهاش چکار کرده؟دلم خیلی برای لمس دستهای گرمی که زیر خاک سرده تنگ شده.روزهای آخر بابت خیلی چیزها دلگیر بودم و نشد بیام پیشت و برای آخرین بار باهات وداع کنم چون باور نداشتم تو میری و فکر میکردم مثل همیشه میای و همه چیز رو از دلم در میاری...چون نشد خداحافظی کنیم داغ دلم هرروز تازهتر از قبل میشه حتی تو روز خاکسپاری نشد جمعیت رو کنار بزنم و بیام از ته دل گریه کنم و جیغ بزنم تا کمی سبک بشم و بغصم توی گلوم خفه شد آخه خیلی سخته که حتی نتونی اونقدری که دلت میخواد برای عزیز از دست رفتهات گریه کنی تا خالی بشی.کاش حداقل به خوابم بیای عزیزان لطفاً ازم نپرسید امضا در مورد چهکسی هست. ممنونم
به داشته ها، موقعیت ها و آدم های خوب زندگی ام فکر میکنم .به هر چیزی که دنیای من را زیبا و حالم را خوب میکند و میخندم . به روی تمام روزهای خوبی که در راهند و آرزوهای قشنگم که برآورده خواهند شد ...
اصلا ازدواج نکن.حتی بهش فکرم نکن.کار کن.خرج خودت و خوش گذرونیات کن.حتی اگه پسر شاهم اومد خواستگاریت باز م ازدواج نکن که فقط پیر و پیر ترت میکنه و داغونت میکنه.مجردی تا اخر عمرت عشق دنیارو بکن والسلام
از یه جایی به بعد دیگه نمیخوای چیزی درست شه فقط میخوای تموم شه