تصورم از رابطه ادمای ظالم با خدا اینجوره که وقتی ی ادم ظالمی ظلم میکنه و کارای بد میکنه خدا از اون بالا تشویقش میکنه و لذت میبره و میگه بزن قَدِش خیلی باحال بود.بازم از این کارا بکن.وگرنه این حجم از ظلم و ظالم و به قدرت رسیدنشون و تاوان پس ندادنشون عادلانه نیست.
دوست من خیلی رعایت میکرد اصلا بیرون نمیرفت تا اینکه تولد خاهرش شد یه جشن با خاهر برادراش گرفتن رفت، همشون کرونا گرفتن حتی بچه هاشون، مادرشون بستری شد
اگه بشر این اصل رو رعایت کنه قطعا دنیا جای قشنگ تری میشه:وقتی از اعماق وجودت احساس میکنی زندگیت رو نکبت فرا گرفته بچه دار نشو! 😒ظلمِ ظالم، جورِ صیاد، آشیانم داده بر باد... ای خدا، ای فلک، ای طبیعت... شام تاریکِ مارا سحر کن... 🤲😢😞😞😞مشغول قتلعام روزها هستم!💔ما دهه شصتیا تو زندگی ازهرچی میترسیدیم سرمون اومد، از هرچی نمیترسیدیم هم سرمون اومد، یه سری چیزای متفرقه هم بود اونا هم سرمون اومد، یه سری چیزا هم اصلا مربوط به ما نبود ولی سرمون اومد، یه چیزایی حتی وجود خارجی نداشت ولی اونا هم سرمون اومد، لامصب معلوم نیس کله ست یا میدان مغناطیسی😒😒😒 کاش من حسنی بودم و توی دِه شلمرود، تک و تنهابودم، و عین خیالمم نبود که نه قلقلی نه فلفلی نه مرغ زرد کاکلی هیچکس باهام رفیق نیست، و تنها دغدغه ام این بود که تنها روی سه پایه، بنشینم توی سایه☹️☹️ من به فکرِ خستگی های پَرِ پرنده هام، تو بزن تبر بزن... من به فکرِ غربتِ مسافرام، آخرین ضربه رو محکمتر بزن🍁🍃اون درختِ سربلندِ پُرغرور، که سرش داره به خورشید میرسه منم منم، اون درختِ تن سپرده به تبر که واسه پرنده ها دلواپسه منم منم، من صدای سبزِ خاکِ سُربی ام، صدایی که خنجرش رو به خداست، صدایی که توی بُهتِ شبِ دشت، نعره ای نیست ولی اوجِ یک صداست🌳🍃🍃سنگ است که میزند به سینه هرکس فقط برای خود😔 بیزارم از این خلقِ دورنگ و از ناکسان و هرکسی😒
نه اونا بهیارن.و بیمارستانی دانشگاهی سفید سرتاسر کمک هستن
تصورم از رابطه ادمای ظالم با خدا اینجوره که وقتی ی ادم ظالمی ظلم میکنه و کارای بد میکنه خدا از اون بالا تشویقش میکنه و لذت میبره و میگه بزن قَدِش خیلی باحال بود.بازم از این کارا بکن.وگرنه این حجم از ظلم و ظالم و به قدرت رسیدنشون و تاوان پس ندادنشون عادلانه نیست.
سورمه ای سرتاسر بیمارستان دانشگاهی و تامین مقنعه سفید بقیه سورمه ای
تصورم از رابطه ادمای ظالم با خدا اینجوره که وقتی ی ادم ظالمی ظلم میکنه و کارای بد میکنه خدا از اون بالا تشویقش میکنه و لذت میبره و میگه بزن قَدِش خیلی باحال بود.بازم از این کارا بکن.وگرنه این حجم از ظلم و ظالم و به قدرت رسیدنشون و تاوان پس ندادنشون عادلانه نیست.
تصورم از رابطه ادمای ظالم با خدا اینجوره که وقتی ی ادم ظالمی ظلم میکنه و کارای بد میکنه خدا از اون بالا تشویقش میکنه و لذت میبره و میگه بزن قَدِش خیلی باحال بود.بازم از این کارا بکن.وگرنه این حجم از ظلم و ظالم و به قدرت رسیدنشون و تاوان پس ندادنشون عادلانه نیست.
گفتم،همه فکرمیکنن این چیزا برای خودشون اتفاق نمیفته ولی یهو به خودشون میان میبینن دیر شده...
اگه بشر این اصل رو رعایت کنه قطعا دنیا جای قشنگ تری میشه:وقتی از اعماق وجودت احساس میکنی زندگیت رو نکبت فرا گرفته بچه دار نشو! 😒ظلمِ ظالم، جورِ صیاد، آشیانم داده بر باد... ای خدا، ای فلک، ای طبیعت... شام تاریکِ مارا سحر کن... 🤲😢😞😞😞مشغول قتلعام روزها هستم!💔ما دهه شصتیا تو زندگی ازهرچی میترسیدیم سرمون اومد، از هرچی نمیترسیدیم هم سرمون اومد، یه سری چیزای متفرقه هم بود اونا هم سرمون اومد، یه سری چیزا هم اصلا مربوط به ما نبود ولی سرمون اومد، یه چیزایی حتی وجود خارجی نداشت ولی اونا هم سرمون اومد، لامصب معلوم نیس کله ست یا میدان مغناطیسی😒😒😒 کاش من حسنی بودم و توی دِه شلمرود، تک و تنهابودم، و عین خیالمم نبود که نه قلقلی نه فلفلی نه مرغ زرد کاکلی هیچکس باهام رفیق نیست، و تنها دغدغه ام این بود که تنها روی سه پایه، بنشینم توی سایه☹️☹️ من به فکرِ خستگی های پَرِ پرنده هام، تو بزن تبر بزن... من به فکرِ غربتِ مسافرام، آخرین ضربه رو محکمتر بزن🍁🍃اون درختِ سربلندِ پُرغرور، که سرش داره به خورشید میرسه منم منم، اون درختِ تن سپرده به تبر که واسه پرنده ها دلواپسه منم منم، من صدای سبزِ خاکِ سُربی ام، صدایی که خنجرش رو به خداست، صدایی که توی بُهتِ شبِ دشت، نعره ای نیست ولی اوجِ یک صداست🌳🍃🍃سنگ است که میزند به سینه هرکس فقط برای خود😔 بیزارم از این خلقِ دورنگ و از ناکسان و هرکسی😒