خواهر شوهر

من رو اکانت شوهرم هستم،خی الان هجوم میارید،ولی خی طبیعیه الان همه اینکارو میکنن نکننن تو گوشی طرف میبینن،خیلی طبیعه ک من تو زندگی همسرم کنجکاو  شم وبخوام بشناسم خلاصه شوهرم دنبال دندونپزشکی بود یرای زیبایی ک خواهرش بهش تو چت گفته بود فلان و بسار شوهرم گفته بابا گفته نمیشه،خواهرشوهرمم ب بابای خودش توهین کرده که ولشش کن اون اوسکله کم داره،بعد اینم گفته پاک‌کن اونم گفته باز مریمو آوردی رو اکانتت،اینم گفته اره وصل کردم مگه چیه،اونم گفته حریم شخصی  من دلم نمی‌خواد چتتامون ببینه ختی دیگرانم نمیخوان، با اینکه وت خاصی نکردیم‌نیمخوام ببینع اینم گفته مریم واسه دیگرانو نمیبینه منتها زو تو حساس شده چون پشتش بد گفتی ی باز دید دید ازش گفتی باز فزدا دیدد گفتی باز دید دیگه همش میبینه و اینکه خانوممه دلم میخواد بیاد تو حریم شخصیم اگه مشکل داری دیگه پیام نده اینم گفته ازه دیگه نمیدم اینطوری قابل اعتمادترین،خندید گفت خب اگه اینجوری منم ب اکانتتپن وصل کنید! این گفته مریم خانوممه تو ب شوهرت وصل شو، اونم‌گفته نه نیاری نیست همیشه پیش همیم گوشیش دست منه میبینم!!! ما بهم اعتماد داریم و اعتماد باشه معنی نمیده،، )(ن ب اون حرفش ک میگه اعتماد داریم ن ب اون که میگه همش پیششم چک میکنم،)،و خواهرشوهرم گفت زو من حساس نباشید و ک مشکلی پیش نیاد،شوهرم گفته  والا همه دعپاهامون سرتوعه حتی آخری ،چون سر حجاب حساسیم توهم جلوی خانواده شالت جلوعه ولی مثل اینکه تپ ارایشکاه با لباس عروس و سرباز اجازه دادی عکی بزارن اینستا،مریمم دیده، الان دهن من جلو مریم بستس فردا بیاد فامیل خانواده ی چیز بهش بگیم میگه زهرا هم فلان ،بعد گفت خلاصه باید از اول  باعم صحبت میکردید یکیتون کنار بیاد، یا تو‌گیر نده یا اون رعایت کنه، با اینکه خودش ب شوهرش نمیگه زیر زیرکی سرباز میزاره،حتی شوهرش شدیدا حساسه اگه بدونه صددرصد طلاق میده چون همشهری ماست و شدیدا حساس،و حتی خودشون جدیدا بخاطر حجاب ب مشکل خوردن شوهرش گیر داده چادری شو و دختره میگه نه و اینا،همش داره شوهرش میگه خیلی بدحجابی و اینا بحث میکنن