دار نابود میش
من خیلی حسودم
همسرم خیلی ب خانوادش میرسه خیلی زیاد
دارم دیوانه میشم
مخصوصا از وقتی خواهرش فوت کرده یجور عجیبی همو دوس دارن
قبلا توجهش ب من بود حالا میگ برو توکه نمیسازی طلاق بگیر درحد پدرمادرم نیستی
نصف وقتم برااوناست
همه کاراشون باشوهرمه
از وقتی دخترش فوت کرده خیلی شوهرمو علاقه نشون میده طوریکه این ک قبل سرد بود باهاشون خیلی راحت میگ برو اگ نمیسازی
توروخدا آرومم کنید