امروز میشه ۷ روز ک زایمان کردم
الان سه ماهه ک مادرشوهرم هررررررشب شام اینجاست ..
پریشب ک اومده بود من خیلی حالم بدبود بهش گفتم من خونریزیم زیاده شام درست نکردم ببخشید نمیتونم بلندشم اصن
یه اخم کرد و پاشد رفت
بلافاصله زنگ زد به شوهرم ک زنت بمن بی احترامی کرد گفت هیچی نداریم پاشوبرو زنتو مامانش توبیمارستان پر کرده و ........
شوهرمم صب گیرداد که توخری بیشعوری اونشب ب مامانم بی احترامی کردی منم گفتم من بی احترامی نکردم فقط گفتم من خونریزیم زیاده کمردرد دارم نمیتونم درست پذیرایی کنم ببخشید
دادوبیداد کردو فوش به آبائ واجدادم و بچمو توسرما گذاشت لاپتو گفت مامانم پسرم وبزرگ میکنه توبروبمیر و رفت 😢😢
گفتم حالا بچم گشنش میشه بی قرارمیشه میارنش اما یه ساعت بعد برادرشوهرم اومد گفت به چ حقی ب مامانم وداداشم توهین کردی ادم گه بخوره دیگه پاشوتوخونه توبزاره ساک وشیرخشک ومای بی بی بچم و برداشت رفت ودر ومحکم کوبید بهم
ازصب نشستم و فقط اشک میریرم و لباسای بچم وبومیکنم بچم زردی داره بی حاله بلندنمیشه گریه کنه
ینی نفرین یه مادرررر نمیگیره دامن اینارو؟؟؟
الهی ک به حق فاطمه زهرا خدا همینجوری بی قرارشون کنه
من میمیرم امشب
راستی نگید بروخونه بابات چون من بابای خوبی ندارم و راهم نمیده
نگیدم چرا باردارشدی چون تا ماه۷ بارداری شوهرم خیلی خوب بود چون قطع رابطه بودیم ولی بعدش اشتی کردوروزگار من سیاه شد
خدالعنتشون کنه 😢