مرسی اجی وقت گذاشتی جواب دادی...اره من جدی اعتماد به نفسم پایینه.مدام تردید دارم.نمیدوتم چرا....بارها قبلا نگاه این پسر رو روی خودم حس کردم مثلا توی مراسماتی یا عروسی جایی که دعوت بودیم چون ما فامیل هستیم هم رو میشناسیم.برام دعا کن اجی.درست میگی باید باهاش حرف بزنم.ازش ۰یا بپرسم مثلا سوال منظورت چیه اجی؟صما خودتون مثلا چیا پرسیدین توی جلسات خاستگاری!اگه وقت داری میشه تا حدودی به منم یاد بدی؟ممنون میشم نمیخوام وقتت رو بگیرم البته خواهری