نزار اونا ب هدفشون برسن
خواهرشوهر من اون سری ب شوهرم پیام داد ک تو اختیار نداری بیای خونمون ب این وجود ک هر سری میرم اینقد میناله ک دیگه دلم نمیخاد برم خلاصه بین منو وشوهرم دعوا راه انداخت
این سری گفتم حسابت دارم زنیکه رفتم خونشون
استارت دعوا رو بین خودش وشوهرش زدم جیگرم خنک شداااا
شاید سودی واسه من نداشت ولی حالشو جا اوردم
واسه بچهاش کیک و کلی چیزای خوشمزه درست کردم بردم ک دهن شوهرش وامونده بود میگف یاد زن منم بده