2703
2553
عنوان

عفونت قارچی

197 بازدید | 26 پست

سلام دوستان،من چند هفته س دچار عفونت قارچی شدید شدم،دیروز رفتم دکتر بهم قرص کلوتیرومازول واژنی داد،۶ تا،کیا اینطوری بودن و عفونتشون خوب شده،خیلی استرس دارم،چکارای دیگه ای کردین برای بهبودش و جواب داده

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

2720

من عزیزم

اون قرص رو گذاشتم

بهم مترونیدازول 500هم داد هر 12 ساعت دو بسته بود

خوب شدم

سعی کن با اب گرم خودتو بشوری

و شورتتو زود ب زود عوض کنی

۸فروردین من و همسرم صاحب دوتا نینی خوشمل شدیم😍😍😍 فداتون بشم دوقلوهام💕😍😍
من عزیزم اون قرص رو گذاشتم بهم مترونیدازول 500هم داد هر 12 ساعت دو بسته بود خوب شدم سعی کن با اب ...

البته باردار هم هستم

۸فروردین من و همسرم صاحب دوتا نینی خوشمل شدیم😍😍😍 فداتون بشم دوقلوهام💕😍😍
مشكل سازنشدبرات؟

من ۳ماه پریود نشدم دکتر رفتم البته ماما بودن و بدون ازمایش گفتن باردار نیستی و عفونت و زخم داری😐

کلی دارو و پماد داد که استفاده کنم دوهفته بعد فهمیدم باردارم

با دکتر متخصص صحبت کردم گفت مشکلی نداره.فعلا خودمم نمیدونم

لباس زیرت رو نذار مرطوب بمونه و عوضش کن. استرس یکی از دلایل عفونته و باعث تضعیف ایمنی میشه. کم خوابی نداشته باش و شیرینی جاتم نخور باعث گسترش قارچ میشه

حتی اگه حس کردی خوب شدی داروهات رو تا آخرش استفاده کن

استرسم نداره دارو مصرف کن خوب میشی

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
2714
من وسط درمان متوجه بارداریمم شدم!!!

عفونت قارچی با جنین کاری نداره عزیزم

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
من وسط درمان متوجه بارداریمم شدم!!!

بچه الان سالم هست حالش خوبه؟ چون دقیق برای من هم اتفاق افتاده تازه باردارم 

تمام عشق تقدیم به کسانی که از شدت خوب بودنشان فکر کردیم خدا دوستمان دارد ❤️

علائم عفونت قارچی چیه ؟؟؟ منم دوماهه پریود نشدم زیر دلمم خیلی درد میکنه... ترشحات سفید رنگم دارم ... تکررادرارم دارم ..

☆ ⃟۞𝑇𝒉𝑒 𝑜𝑛𝑙𝑦 𝑤𝑎𝑦 𝑡𝑜 𝑑𝑒𝑓𝑒𝑎𝑡 𝑦𝑜𝑢𝑟 𝑒𝑛𝑒𝑚𝑖𝑒𝑠, 𝑖𝑠 𝑦𝑜𝑢𝑟 𝑠𝑢𝑐𝑐𝑒𝑠𝑠.✰
ببخشید از کجا میفهمید عفونت قارچیه یا باکتری؟؟؟

عفونت قارچی پنیری شکله و خارش زیاد داره. ترشحاتش تکه تکه ست.قرمزی و تورمم گاهی اوقات داره. شدت کم یا زیادش باهم فرق میکنه.  

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687