یکی از بزرگان می گوید :
در اوقات تحصیل در نجف اشرف ، روزی در ماه مبارک رمضان افطاری
تهیه دیدم و در حجره را قفل کردم و رفتم که پس از نماز مغرب و
عشاء باز گردم .نماز را خواندم و به مدرسه بازگشتم.
خواستم در حجره را باز کنم ، دیدم کلید در جیبم نیست.
هر چه جست و جو کردم ، کلید را نیافتم .
به واسطه شدن گرسنگی و نیافتن کلید ، سخت ناراحت شدم.
از مدرسه بیرون آمدم و متحیرانه در مسیر خود تا حرم قدم می زدم .
ناگاه مرحوم سید مرتضی کشمیری را دیدم.
علت ناراحتی ام را پرسید ، مطلب را گفتم.
با من به مدرسه آمد و فرمود :
می گویند نام مادر موسی را اگر کسی بداند و به قفل
بسته بخواند ، آن قفل باز می شود ،
آیا جده ما ، فاطمه (س) کمتر از اوست ؟؟؟؟؟؟؟؟
پس دست در قفل نهاد و فرمود :
یا فاطمة الزهرا (س) ،
ناگهان دیدم قفل باز شد.
منبع : مجله موعود - شماره 88 – صفحه 13