پس هی بگو نه 😄😄😄😄
نه مادرشوهر من خودشم مبادی آدابه ولی غمگین باشه الکی لبخند نمی زنه ولی ازمن اینو می خواد!
نمی دونم واقعا دوست دارن کنترل کنن دیگه با بچه هاشم همینه شوهرم راهشو بلده جلوش میگه چشم بعد کار خودشو می کنه خواهرشوهرم ولی طفلک زندگیش نابود شده با کارای ایشون
البته من مادرشوهرمو در مجموع دوست دارم زن خوبیه با فرهنگه با محبته کادو میخره زیاد ولی در قبالش توقعشم زیاده
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
مادر شوهر من اوایل ازدواج خیلی شیشه خورد داشت
دیگه الان کم کم ادبش کردم که زر بی خود نزنه حدشو نشونش دادم بدجور
ولی میگم کاش نه اون بد بود نه من مجبور میشدم جوابشو بدم
خوب بودم رد شدم
و بد شدم
البته فقط برای اون
چی بگم دیگه؟آدم کنترل گر بیش از حد دوس داره که مدام همه چیز مطابق میلش باشه و مدام استرس چیزایی که هنوز اتفاق نیفتادن داره که مبادا چیزی مطابق میلش پیش نره واسه همه چیز یه سناریو تو ذهنش داره دوس داره عینا همون سناریو اجرا بشه نه یک ذره بهتر نه بدتر کاملا مطابق وگرنه بهم میریزه تا جایی که بی دلیل ممکنه جرت بده(دلیلشو خودشم گاهی نمیتونه توضیح بده چون دلیل یه جا از سناریو رو فراموش کرده فقط میدونه که نباید اینطور میشده)
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
