من دارم دوباره ازدواج میکنم درگیر مشاوره قبل ازدواجیم تقریبا اوکی شده همه چی ازدواج دوممه
مادرم امروز مثلا میخواست نصیحت کنه
گفت اینم نکن شوهر اولت اگر دوباره طلاق بگبری دیگه باید خودتو یکشی حواست باشه ها جوابشو ندادم
گفت اگر شوهرت فوش باباتم داد جوابشو نده
وقتی بهت پول و خرجی میده دستاشو ببوس و بگبر ازش😐
بازم جوابشو ندادم
گفت کلفتیشو کن کنیزیشو کن تا بزرگ شی همیشه خم شو براش دستتو بذار رو سینت بگو آقا
هیچوقت به اسم کوچیک صداش نکن بگو مثلا آقا فلانی
کلا سکوت کردم
رسید به اینجا
گفت اگر کتکت زد هیچ واکنشی نشون نده برو بشین یه گوشه گریه کن خودش پشیمون میشه دیگخ نمیزنه
برگشتم گفتم عه پس خودت چرا بابا کتکت میزد گریه میکردی و سکوت پشیمون نمیشد بار بعدی وحشیانه تر میگرفتتت به باد لگد و کمربند
مال جوونیاشونه ته مال الان بابام خوبه الان
برگشت گفت آره هی اینجوری زبون درلز باش تا دوبارت طلاق بگیری خدا کنه طلاق نامتو بدن دستت میزد رو سینش با مشت حدا کنه به حق پنج تن بازم بیفتی به طلاق نذر میکنم به 1000 نفر کباب بدم اگر تو بازم طلاق بگیری
من زورم اومد میگفت کتک خوردی هیچی نگو تا پشیمون شه
اونقدر انرژی منفی داد و نفرین کرد و آرزوی خوشبختی کرد برام😏😏کلا فضا اتاق شد کربن مونوکسید هیچی نگفتم گفتم بلشه برو بیرون اصلا گریمم نمیاد نمیدونم چرا خدا منو نمیگشه بمیرم راحت شم ازدستش تازه جدا شده بودم یه سره میگفت طلاق گرفتی بری ...... بدی هرکی طلاق میگیره برا...... دادنه
یه ریز اینو اینو زیر گوشم میخوند
میگه مذهبی ام ولی اخلاقش شبیه داعشیاس😑اصلا نرمال نیست حنی گریمم نمیاد نمیدونم چرا