مندوتا عمهوعمو دارم هر دو ی نوع بیماری سخت دارن.بعد عمه م پشت بابام حرف زده بود .من عصبانی شدمگفتم امیدوارم ازین مریضی بمیره.بعد گفتمنکنه بابام ناراحت شه به خاطر عمومم که اینمریضی و داره.بعد گفتم البته دوس دارم عمو خوب شه بااون کاری ندارم به نظرتون کار بدی کردم؟