ما تو عقدیم
امروز سر به موضوع معمولی با شوهرم بحثمون شد
اونم مثل بچه ها گوشی رو داد باباش
باباش مرد خوبیه و موضوع تموم شد
دوباره بعد یه ساعت جلو باباش دوباره زنگ زد که گوشی رو بده به مامانت و ادای بابام رو در اورد و ...
منم شاکی شدم
باباش گوشی رو گرفت و طرف من رو گرفت و سعی کرد درستش کنه
ولی من خیلی بدم اومد از رفتارش
حالا اروم شده زنگ میزنه
من جوابش رو نمیدم
ولی در کل چون سابقه اضطراب دارم،تپش قلبم داره میره بالا
قرص خوردم ولی میترسم دوباره حالم بد بشه