خدا نیاره تا شروع کرد لرزیدن من بچه کوچیکمو بغل کردم شوهرمو صدا زدم پسرمو بیاره اون خودش دوید دم در پسرمو نیاورده بود داشتم گریه میکردم پسرمو بیار 😭😭
عشق زندگیم پسر عزیزم آمدنت رنگ و بوی دیگری به زندگیم بخشید ای کاش خدا بر من منت میگذاشت و دختری به من میبخشید که تا پایان عمر سپاسگزار لطف بینهایتش باشم
همه مردم تو بندر بافت قشم ریخته بودن بیرون الان شوهرم و بچه ها خوابیدن من از ترس خوابم نمیبره
عشق زندگیم پسر عزیزم آمدنت رنگ و بوی دیگری به زندگیم بخشید ای کاش خدا بر من منت میگذاشت و دختری به من میبخشید که تا پایان عمر سپاسگزار لطف بینهایتش باشم
کجا رفتی مسافرت با بچه کوچیک تو این سرما و کرونا آخه عزیزم
از پس شوهرم اصرار کرد گفت قشم ابیه بعد گرم من دلم گرفته
عشق زندگیم پسر عزیزم آمدنت رنگ و بوی دیگری به زندگیم بخشید ای کاش خدا بر من منت میگذاشت و دختری به من میبخشید که تا پایان عمر سپاسگزار لطف بینهایتش باشم
عشق زندگیم پسر عزیزم آمدنت رنگ و بوی دیگری به زندگیم بخشید ای کاش خدا بر من منت میگذاشت و دختری به من میبخشید که تا پایان عمر سپاسگزار لطف بینهایتش باشم
عشق زندگیم پسر عزیزم آمدنت رنگ و بوی دیگری به زندگیم بخشید ای کاش خدا بر من منت میگذاشت و دختری به من میبخشید که تا پایان عمر سپاسگزار لطف بینهایتش باشم