به خاطره شرایط همسرم مجبور شدیم که مادرش با ما زندگی کنه....

نمیتونن عزیزم

فقط وایمسین بالا از همونجا نظر میدن لحظه ای به این فک نمیکنن که جدا کردن اون طفل معصوم از مادرش که بند جگرشه چه حالی داره 

حالا چه مادر شوهر چه هرکسی حق نداره بچه رو از مادرش دور کنه 

این تو دراز مدت اثرشو می‌ذاره 

بخدا قسم ما بچه ای داشتیم تو فامیل که بخاطر همین کارای مادرشوهر خانوم بچه رو بردن پیش روانشناس که به مادرشوهرش بفهمونه کارش اشتباهه نباید بچه رو از خانوادش دور کنه 

سرشون میاد میفهمن انشالله 

عزیزم من بهش توهین نکردم. حرف نیش دارم نزدم. کاملا دوستانه حرف زدم. 

این واقعیته ادمی که تنهاس مجبوره خودشو با یه نفر سرگرم کنه حالا مخصوصا خونه دیگری زندگی کنه. دیگه بدتر.... 

اون زن تنهاس. قطعا هم ته دلش راضی نیست مزاحم عروس و پسرش باشه شرایط روزگار این سرنوشت رو براش رقم زده. من نه اون زن رو میشناسم که طرفداری کنم نه استارتر رو که بخوام دلش رو بشکنم. متاسفانه جوری زندگی کردم که جانب حق باشم. استارتر میتونه کلی کار بکنه که هم سیخ نسوزه هم کباب. یه ذره سیاست میخواد یه ذره تنهایی و فکر کردن . به اینکه خیلی از ادما دردای بزرگتر دارن با این چیزا زندگی رو به کام خودش تلخ نکنه... 

کامنتمم پاک کردم. چون امثال شما عادت دارید جانب گوینده باشید نه بدبختی که راجبش نوشتن.  

لطفا قبل قضاوت خودتونو جای هردو طرف بذارید.افرین به استارتر که انقد محجوبه. و دلش رو نمیشکنه. 

با نهایت احترام به هردوتون❤

حق داری عزیزم واقعا اگه طرف ماد خود آدمم باشه بازم سخته برای همیشه تو خونه ی ادم زندگی کنه بالاخره آدم یه حریم خصوصی میخواد یه سری مسایل رو نمی خواد کسی جز خودش و شوهرش بدونه ای کاش خیلی زود از نظر مالی انقد پولدار بشید که بتونید خونه ی جدا براش بگیرید بره برای خودش باشه

عزیزم منم درکت میکنم مادرشوهرمنم همینجوری بودهمش میومدپسرموبرمیداشت میبردمنم خون خونمومیخورد بچمم دوهوایی شده بودخونه نمیموند تااینکه مااومدیم یه شهردیگه الان خیلی راحت شدم 

من تا حالا کسیو نفرین نکردم ولی به کارما و اینکه دنیا داره مکافاته معتقدم این هجم از قضاوت نسبت به یه مادر که غمگین و دلتنگه رو یجا ندیده بودم ول کنم نیستن انقدر که دلم نمی خواد برم از این تاپیک و تنهاش بزارم 

کسی نگفته مادبزرگ به بجه محبت نکنه ولی هر جیزی خد و حدودی داره از تعادل که خارج بشه آزاردهنده میشه 

الهی بگردم 

عزیزم منم حجب و حیایی الکی باعث شد چه بلاها طی سه سال زندگی سرم بیاد اما الان دیگه نمیذارم 

نجابت زیادی کثافته 

بهت گفتم تلویحا بهش بفهمون مادر اون بچه تویی 

و ایشون فقط مادربزرگه 

و در اندازه خودش برای بچه باید وقت بذاره 

نه اینکه موجب فاصله شما و بچت بشه

باتاپیکت منم یاداونروزاافتادم بغضم گرفت

عزیز دل من میشه اینجور وقتا گریه نکنی مثل یه مادر مسئول و مهربون پا شی بچتو ازش بگیری ؟ فقط یه بار اینکارو بکن لطفا 

دقیقا 

من نفرین نمیکنم 

واگذار کردیم تو به کارما من به صاحب همین شبها 

هیچوقت کسی رو نفرین نکن. دعای خیر کن که انعکاسش به زندگی خودتم برگرده.

من در عوض نفرینت برات کلییییی ارزوی قشنگ میکنم خوشبخت باشی❤

اینکه بگه خودت تو این شرایط باشی ان شا الله نفرینه؟ یعنی اتقدر بده این شرایط؟ 

من مجردم.

بیخیال اقا من حرفامو پس میگیرم. شما درست میگید.❤

عزیزم من هرچی که در پس ذهن و کلام شما میگذره رو نمی‌بینم اما قطعا کسی دیگه می‌دونه 

پس واگذار کردم به خودش که می‌دونه و می‌فهمه و بهت برگرده اگر خیره یا شر 

خود دانی نه من 

این مادر خیلی دلش شکسته دعا و نفرینش گیراس بترسید 

بالاخره که متاهل میشی منم با تمام وجود دعا می کنم شرایط استارتر رو درک کنی با همه ابعادش هم شما و هم همه کسایی که قضاوتش کردید و نمک پاشیدید به زخمش