2726
عنوان

مادرشوهر بیشعورم گذاشت از خونمون رفت

| مشاهده متن کامل بحث + 549 بازدید | 39 پست

به نام خدا

به درک که قهر کرد رفت

خوب خوب خوب ش 

خدایا چرا هر چی صدات میکنم صدام بهت نمیرسه باهام قهری من که جز تو کسی رو ندارم اگه تو دستم رو نگیری توبهم توجه نکنی من به کجا پناه ببرم خدایا بیشتر از توانم امتحانم میکنی دیگه طاقتم تموم شده نمیکشم مگه نمیگن خدا یه دری رو ببنده در دیگه ای رو باز میکنه چرا همه درات به روم بسته است خدا جز تو پناهی ندارم پناهم باش دستم رو بگیر منو محکم تو بغلت بگیر خدایااااااااااااااآااااااااااااااااااااااااااااااا.😪😪😪😭😭😭😭😭😭😭 
حرفت درسته ولی از قدیم گفتن کسی که گوشواره میخاد گوششم باید بخاد دیگه

خوب اونا گوش که پسرشونه و گوشواره که نوشونه میخوان دیگه بعدشم مادربزرگ پدربزرگشن هرچیم خودت باهاشون مشکل داری نباید بچه رو از اونا یا بالعکس محروم کنی بچه رو وارد دعواهاتون نکن

ای یار بکِش دستم                                                              آنجا که تو آنجایی...                                                           مولانای جان


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
عزیزم اگ.یه جیش میکرد خونش دخترم رو دعوا میکردن خیلی وسواسه

پوشکش میکردی خب امروز... پدربزرگ مادربزرگم چون پدر و مادرم دوست نداشتن من و برادرم خیلی مورد بی لطفیشون بودیم مادربزرگم مرده ولی اسمش میاد ی تنفری که دست خودم نیست میاد سمتم ی سال بیشتر پدربزرگم و ندیدیم این خیلی برام عقده شده که بی محبت بودن سر همین میگم خوبه اینکه حتی با شما مشکل دارن بچه تون و دوست دارن بزار اون بچه تو آینده مثل من نشه که اسمشون میاد حس تنفر پیدا کنه 

خدایا هر کسی چه نیک چه بد برای من خواست اول نصیب خودش کن آمین یا رب العالمین... دوست عزیزی که نظرت با من همخونی نداره لطفا ریپلای نکن که بگی خیلی بلدی باشه تو خوب ✋✋.          وزن اولیه 67... وزن فعلی 64... قد 170... وزن هدف62... باشد تنبلی را کنار گذاشته ایده آل شوم😎عضو شدم در بامداد خمار... 

منم سر این قضیه الان نزدیک دوساله با مادرشوهر فهرم پسرم شش ماهش بود میخواست ببره بازار خودشم شب بود گفتم ن نبرین ی دعوایی انداخت و شوهرمو ب جونم انداختا الانم محل سگ نمیدم بهش

همیشه توکلتون ب خدا باشه ،😍😍مامان دوتا بچه ناز🙌مهدی۹۷/۰۵/۲۰🙆زهرا۹۸/۱۱/۳۰❤️

حالا سوالی که پیش میاد اینه کهدنقش شوهرت چیه این وسط ؟ 

بعد چطور بدون هماهنگی راه افتاده اومده شاید اصلا خونه نبودین ! 

بعد من دیروز خونه مامانم بودم بچم هم عالی بود خوابش برد اومدیم خونه گذاشتمش سر جاش از خواب پرید سعی کردم بخوابونم دیدم انگار درد داره ، چون پسر من کولیک شدید داشت تازه یکم بهتر شده ولی انگار دوباره گرفتش . 

خلاصه که تا ۴ صبح بچه ضجه زد صبح تو خواب شیر خورده هنوزم خوابه رد اشکش هنوز هست چشمش هم قرمزه . فکر نکرد شاید یک در میلیون بچه دور از جونش یکم ناخوش باشه ؟ 

سعی کردند ما را دفن کنند ، غافل از آنکه ما بذر بودیم . 🌾🌾🌾مشکل مردم ما نفهمیدن نیست ترس از فهمیدنه . شک ندارم روزی میرسه که بی پروا حرف میزنیم و تعلیق نمیشیم . 

کار اونا اشتباه بوده به نظر من میباست خودت رو ببرن یا اینکه خونه شما بمونن بچه دو ساله اصلا تا شب اونجا بدون مادر مگه بند میشه  ولی  حالا که نبردنش به دلت بد نگیر چون احتمالن همین دیدن از پوشک گرفتی پشیمون شدن حالا سر فرصت خودت برو تا شب اونجا بمون با دخترت 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730