2737
2734
عنوان

شوهرم ومادر شوهرم

616 بازدید | 18 پست
عنوان
73 بازدید| 2 پست

اخر هفته ها همیشه این بحث داریم که همسرم دوست نداره خانه باشه دوست داره بره خانه مادرش، من ی نوزاد سه ماهه دارم، در طول هفته به خیلی از کارها نمیرسم وبعدش همسر در طول هفته دیر میاد خانه میگم این آخر هفته یکم باهم باشیم ولی همینکه اخر هفته میشه من کلی برنامه ریزی میکنم بریم بیرون یا خانه وفیلم وغذای خوشمزه، همسرم عبوس میشه و ی سره میگه آخر هفته آدم باید بره خانه فامیلش کاش واسه ی نهار وشامی بود آقا مخواد کل پنچشنبه وجمعه آنجا باشیم 😭😭😭. 

امروز هم ی سره میگفت بریم خانه مادرم، وقتی باهاش بحث کردم گفتم خسته نشدی گفت شوخی کردم گفتم  پسچهره عبوس چیه گفت آخر هفته است دیگه، همه مردا اینجورین!!!!!! 

الان واقعا خسته شدم کلافه شدم به جای اینکه برای ی هفته پر از کار انرژی بگیرم همش افسرده


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

شوهر منم اوایل اینجوری بود و هی بحث داشتیم بعدش کم کم کاری کردم از تنها بودنمون بیشتر خوشحال باشه مثلا بیرون رفتن یا برنامه ای چیدم که دوس داره یا از چند روز قبلش هی گفتم فللن غذا که دوس داری رو میپزم بریم پارک همچین چیزایی دیگه , الان خیلی بهتر شده حتی اگه بریمم عصری 1 ساعت میریم برمیگردیم دیگه انتظار نداره از صبح تا شب بشینیم اونجا

2738

ما ۵ شنبه خونه پدرشوهرمیم جمعه خونه بابام. روزای دیگه هفته هم باز میریم😆اولش جنگ میکردم دیدم فایده نداره بهتره منم لذت ببرم از غذای آماده

عشقم پسرم بهترینم نفسم بنده به نفسات.مامان خیلی منتظر اومدنت بودم فدای دستای کوچولوت بشم.پسر خوشگلم داداشی شدنت مبارک دورت بگردم تو انقد مهربونی چه داداشی خوبی میشی برا کنجد تو دلم❤❤❤
شوهر منم اوایل اینجوری بود و هی بحث داشتیم بعدش کم کم کاری کردم از تنها بودنمون بیشتر خوشحال باشه مث ...

من همه تین کار میکنم ولی فایده نداشت، یکشنبه هفته پیش تولد گرفتم برای پسرم سه ماهه شده از کیک عددی بگیر تا شام مفصل واز این حرفا ی لبخند هم نزد، نگید خرچ کردی همه مواد از قبل داشتم اخرش. گریم گریت چرا نمیخندی گفت کاش میرفتیم خانه مادرم اینقد بد خورد تو ذوقم تا الان مریضم فشارک 5 هست از چهارشنبه تا الان یه تا سرم زدم میبنه رنگ ورو ندارم میگه گشنمه گفتم حالم بیبین گفت خب بلند شو بریم خانه مادرم😔😔😔😔

حق داری منم بودم ناراحت میشدم. اوایل خانواده شوهرم انتظار داشتن هر آخر هفته بریم من زیربار نرفتم

منم نمیرم ولی سخته تحمل یک سره غر زدن واز این حرفا آدم کم میاره 

من همه تین کار میکنم ولی فایده نداشت، یکشنبه هفته پیش تولد گرفتم برای پسرم سه ماهه شده از کیک عددی ب ...

ای بابا , من البته به صورت حرف زدن هم گولش زدما مثلا خونه خودمون باشیم لباس خوب میپوشم ارایش میکنم به خودم میرسم شوخی میکنم میرقصم ولی بیرون جدی ام بخصوص خونه ی مادرشوهرم بعدش که شوهرم علتشو مبپرسید میگفتم خب من دوس ندارم پیش دیگران اینجور کارا رو بکنم معذبم نمیتونم و در کنار کارلم کم کم درست شد 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730