نفس کشیدن سخته ... تو رو ندیدن سخته .... تو پیچ و تاب عاشقی .... به تو رسیدن سخته .... منو به غمام سپردی ، همه آرزومو بردی ، همه جا اسمتو بردم ، یبار اسممو نبردی ، واسه یه شب زمستون ، همه هیزومو سوزوندی ، واسه یه پنجره کور .... تویه خونمون نموندی
نفس کشیدن سخته ... تو رو ندیدن سخته .... تو پیچ و تاب عاشقی .... به تو رسیدن سخته .... منو به غمام سپردی ، همه آرزومو بردی ، همه جا اسمتو بردم ، یبار اسممو نبردی ، واسه یه شب زمستون ، همه هیزومو سوزوندی ، واسه یه پنجره کور .... تویه خونمون نموندی
ما 6/ 6 / 86 عروسی کردیم . زندگیمون با وجود اختلاف فرهنگیه خونداده هامون خوب بود . خدا برامون درهایه رحمتش باز کرده بود . زندگیمون ساده ولی راحت و صمیمی بود . 20/ 8/ 88 خدا بهمون یه پسر کوچولویه دوست داشتنی داد .و چقدر قدمش مبارک