هر چی میگذره میفهمم چقدر تنهام
بچه ها شعر کی بلده بیایین شعر بنویسید از تنهایی
چرا؟
خونوادت پ چی
یا رب نظر تو برنگردد ، برگشتن روزگار سهل است ❤️
او میرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان کزدل نشانم میرود
دل شکستی و شبی یک نفر از جنس خودت خنده ای تلخ ب چشمان ترت خواهد کرد همه هستی من خبر مرگ من ایا پکرت خداهد کرد؟
روزگار اما وفا با ما نداش طاقت خوشبختی ما را نداش پیش پای عشق ما سنگی گذاش💔💔💔
همه ما تنهاییم
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن ،من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
شب من پنجره‌ای بی فردا
روز من قصه‌ی تنهایی ما
مانده بر خاک و اسیر ساحل
ماهی‌ام، ماهی دور از دریا
شعر هایم را کوتاه کردم مثل موهای او🙃
کاش قلبم درد تنهایی نداشت
چهره‌ام هرگز پریشانی نداشت
برگ‌های آخر تقویم عشق
حرفی از یک روز بارانی نداشت
کاش می‌شد راه سرد عشق را
بی خطر پیمود و قربانی نداشت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
