خدایا شکرت که کودکی قشنگی داشتم خدایا شکرت مدرسه ها پر از عشق بود اون موقع زمستونا ی پر از برف برف پارو کردنای بابام نصفه شب بیدارمون کردن واسه برف بازی خدایا شکرت اون موقع ها مهربونی واقعی ادما رو دیدم خدایا شکرت ماه رمضونا بوی ماه رمضون واقعی میداد عیدا بوی عید واقعی و محرما بوی محرم واقعی خدایا شکرت من اون روزا لمس کردم خدایا شکرت اول مهرا و بوی پاییز خدایا شکرت گاری پر از لواشکو الو سر کوچه مدرسه خندیدنای واقعی بدون موبایل خدایا شکرت پیکان های اون موقع سواریش اندازه همه ماشین خوبا بود خدایا شکرت سیزده به درهای باحال و خونوادگی پشت نیسان و وانت بدون ذره ای فخر فروشی خدایا شکرت که من همه این لذتا رو لمس کردم لی لی بالا بلندی قایم موشک هفت سنگ تو مسیر قشنگی از زندگی بودم .اون موقع ها میوه ها بوی میوه میداد یه خیار میخوردیم سر کلاس بوش تا ده تا کلاس میرفت اما حالا ....خدایا شکرت من یه بخشی از عمرمو واقعان زندگی کردم