تاپیک جنبع فان دارع از هرگونع بی ادبی زدو خورد و توهین معذوریم /
من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
///💎نگین قلبتم❤///❤ همیشه عشق باشد؛همیشه برکت❤/// «همین که در آغوش هم هستیم،حالِ هر روزِمان خوب است..» 💜💍👫🏻 👐🏻🥬🥕///جان من و جهان من 💜///هیچوقت باهام چشم تو چشم نشید😌دل به یغما میبرد چشمان مستم😌فقط عشقم میتونه بام چشم تو چشم بشه چونکه چشام مال خودشه😌///نور مهم نیست! وقتی قلبت روشنه...!💫 //من هوشبرم،،،هوشبرِتو،،،ینی تمام عارامشِ تو///وَاللهُ یَعْلَمُ مَا فِی قُلُوبِکُمْ 💫///💎❤///♥این را بدان که عاشق ترین فرد زمینم ،،، دنیا بداند تا آخرش با تو همینم♥♥♥ ///اصالت تو خون آدماست ... اداشو درنیارید!😁😌/// کاربر آنید_پ ام ///
من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
از لیست عنترا خطتت بزنم؟/ معاونو مبصر من کجااااااااان/ @پیشوولی، ...
جانمم😁👐کیو خط بزنیم؟؟😁😂😂😂
از اول از زیر صفر دوباره میریمش 😎نیسم اهل موندنی ک بو خدافظی میده😏تا یه تکونی ندی دعا نمیگیره 👐یه نمه سنگین بریز دیگه دوتا ببینیمت😏👐قبل اینکه بری ببین برای چی میری🚶به چی قراره برسی ک پاش همه چیتو میدی😏نمیخام ببینم رفتی و تهش پیچیدی😐یه روز بلاخره اوضاع خوبو همه میبینیم!😏 _shayea/
رک و راست بگم قبلنا ک نمیشناختمت میگفتم چنقده لوسیع بعد توتاپیکا دیدمت گفتم عه چنقدع مشتیه بعد ...
حس میکنم از هم دور شدیم نگین /
من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/