شوهرمو خواهرشوهرم برام تولد گرفته بودن منم خوشحالیمو ذوقمو نشون دادم و تشکر کردم .
شوهرمم اون شب یه کم زیادی شاد بود خیلی شوخی میکرد .
بعد مادرشوهرم گف فلانی(شوهرم) که از سر شب معلوم نیس چشه اینقدر شاده .
فلانی(من)هم که براش تولد گرفتن ذوق کرده.
نباید ذوق میکردم یعنی؟چرا این حرفو زد؟
ی بارم قبلا از دستپختش تعریف کردم گفتم دلم برا دستپختتون تنگ شده بود .(ناراحت شده بود به شوهرم گف :نگف دلش برا من تنگ شده .دلش برا غذا تنگ شده بود😑)
چرا اینجوریه؟