منو دوستم بیرون بودیم هواتاریک شده بود زمستون بود تو خیابون یه پسر زشت وکوتاه وازاونایی که موهاش سیخ کرده وازبس ژل زده چسپناک شده افتاد دنبالمون😬 منو دوستم اسمش گذاشتم تف😁تا درخابگاه باهامون اومد شماره ش انداخت تو کلاه دوستم دوستتم گفت بیا براتو فرستاده کاری بامن نداره پسره گفت نه برا خودته عزیزم😁😖