بیاین از خاطراتی که تو خوابگاه یا دانشگاه بودین و براتون افتاده بگین😁
خوابگاه نبودم 🙂
نه
نداشتم
حوصله ندارم جون تو
دانشگاه سرکوچمون بود
من اومدم پست ها رو بخونم خودم که هنوز به دانشگاه نرسیدم خخخ
یه دوست تپلی داشتم خییییلی با اعتماد بهدنفس بود یکسره هم حرف میزد. یه روز سالن دانشکده شلوغ بود ماهم داشتیم از پله ها میومدیم پایین چشتون روز بد نبینع همینجور کع داشت حرف میزد پاش سر خورد تلپ تلپ از پله ها اومد پایین خیلی بد بود . من بجاش اب شدم خودش که بلند شد انگاز نع انگار اصلا براش مهم نبود لعنتی
یه پسره شماره انداخت گفت منتظر تماست هستم رفتن به سرپرست و مدیریت خبر دادن در حالی که من زنگ نزدم فقط برگه رو برداشتم نگاه کردم🥴🥴
خوابگاه نگم ... بدترین دوران توماه رمضون بود 😬
اتاق رو به رو اذیت می کردن و سرو صدا منم پلاستیک زباله اوردم کفش ها و دمپایی هاشون رو ریختم توش گذاشتم آشپسخونه🤣🤣🤣🤣
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
