2726


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ازخودم بهتره رفتار میکنه و خیلی احترامشون وداره خدا حفظش کنه انشالله

دیگران راببخش...حتی وقتی متاسف نیستند بگذارحق با انهاباشداگراین ان چیزیست که به ان نیازمندند برایشان مهربفرست وخاموششان کن خودت رابه کوته فکری گره نزن این سلامت روانت راازتومیگیرد۰

اوایل که من خیلی رو خونوادم حساسیت نشون میدادم

همسرم کمتر باهاشون صحبت میکرد

یه وقتهایی تو خودش میرفت و اخم وتخم داشت

خلاصه که خیلی دلم ومیشکوند 

حتی یه وقتهایی میومد کفشهای مهمونهارو میدید

بدون اینکه بیاد باهاشون سلام واحوالپرسی کنه

میذاشت ومیرفت

خیلی این کاراش برام درد داشت


ولی شکر خدا ،حساسیت خودم که کم ترشده

اونم بهتر رفتار میکنه

انگار نقطه ضعف دستش داده بودم


یه چیز دیگه اینکه

تو رفت وامدهامون تعادل ایجادکردم

قبلا اینجوری نبودم

2728

عجیبه ما دوتا باجناق تو فامیل داشتیم هر دوتاشون عوضی ولی یکشون جالب بود وقتی خانواده زنش میومدن خیلی احترام میذاشت اون یکی اصلان تا حالشون نمیگرفت نمیذاشت برن یعنی باید یه کاری یه حرفی  میزد 

الحمدلله کَما هُوَأهلُه

سه ساله ازدواج کردم بابام اصلا خونم نیومده.مامانم دوسه بار نیاز داشتم بهش اومده.شوهرمم دوبار سال اول اومد خونشون فقط هردوبارشم به زور من دیگه ۲ساله عارش میاد که بیاد .بخاطر همین مامان بابام خونه ی ما نمیان.اون دفعه هایی که مامانم اومد خوب بود رفتارش شوهرم.با خواهرم فقط رفت و امد اشتیم که اونم شوهرم انقد سر خواهرزادم که بچس بهانه گرفت دیگه رفت و امد نداریم

وای منم مثلا جلو خانوادم  بی محلع ی مهمون سرش ت گوشی فقط

این میره میخوابه ساعت 8 یا نه هی با صدا بلند نفس میکشه خمیازه میکشع که این داده یا هی کیگه اروم تر خیلی بد اخلاق میشه خانوادم هر سال یک بار میان اونم اونجور میکنه.چنان اخم میکنه انگار باباشو کشتم

سه ساله ازدواج کردم بابام اصلا خونم نیومده.مامانم دوسه بار نیاز داشتم بهش اومده.شوهرمم دوبار سال اول ...

وای چه تحملی داره من که از پدر و مادرم دورم هر دوماه شوهرم منو میبره ببینمشون

وای چه تحملی داره من که از پدر و مادرم دورم هر دوماه شوهرم منو میبره ببینمشون

من خودم تنهایی میرم خونه ی پدرم یا خواهرم.منم دورم از مامان و بابام یه شهر دیگم.اما خودم مجبورم با ماشین های ترمینال برم و بیام.کلا روی شوهرم دیگه هیچ حسابی باز نمیکنم.یه شب دعوامون شد من ساعت ۳ نصفه شب حالم بد سد فشارم شده بود پنج.منو توی شهر غریب نبرد دکتر.خودم تنها اون وقت شب رفتم و برگشتم.دیگه چه توقعی دارم ازش

من خودم تنهایی میرم خونه ی پدرم یا خواهرم.منم دورم از مامان و بابام یه شهر دیگم.اما خودم مجبورم با م ...

دقیقا مثل من ولی من خودم دیگه دوست ندارم بیاد خونه مادرم گردن خوردش 

روزگاری شهر ما ویران نبود/دین فروشی اینقدر ارزان نبود/صحبت از موسیقی عرفان بود/هیچ صوتی بهتر از قرآن نبود/دختران را بی حجابی ننگ بود/رنگ چادر بهتر از هر رنگ بود/دختر با حجب و حیا ، قرتی نبود/خانه فرهنگ ، کنسرتی نبود/مرجعیت مظهر تکریم بود/حکم او عالمی را تسلیم بود/یک سخن بود و هزاران مشتری/آن هم از لوث قرائت ها بری/وای که در سالهای سیاهه دوهزار/کار فرهنگی شده پخش نوار/ذهن صاف نوجوانان محل/پر شده از فیلم های مبتذل/پشت پا بر دین زدن آزادگیست/حرف حق گفتن عقب افتادگیست/آخر ای پرده نشین فاطمه/تو برس بر داد دین فاطمه/بی تو منکر ها همه معروف شد/کینه توزی با ولی مکشوف شد/در به روی رشوه گیران باز شد / دشمنی با نائبش آغاز شد/بی تو دلهامان به جان آمد بیا/کاردها بر استخوان آمد بیا...

شوهر منم خیلی عالی رفتار می کنه جلوشون خیلی احترام میزاره حتی بیشتر از خودم

اماهربار ک بخوام دعوت کنم کلی اخم و تخم می کنه و از دماغم درمیاره یا اصلا نمی پرسه چیزی لازم دارم یا نه منم میزنم تو برجکش😏😏هیچوقتم خودش زنگ نمیزنه دعوت کنه من بزور هفت خوان رستم رد می کنم یبار یه شام مامان بابامو دعوت کنم

ولی برا خانواده خودش یه روز قبل میره خرید و بهترین هارو میخره بااینک اونا لایق نیستن و خودشونو مثل این نمی کشن ک مارو دعوت کنن منم رو مود باشم خوب درست می کنم برا فامیلاش نباشم بزور پلو مرغ ساده ی ساده همونم کلی از خودم تعریف می کنم ک شوهرم فک کنه زحمت کشیدم😌

لا تَخَف وَ لا تَحزَن 
من شوهرم جلو‌مهون یا سرش ت گوشیه یا تی وی

شوهر من که از دعوت خانوادم متنفره ، خانوادمو هر شیش ماه یه بار دعوت میکنم اونم شرط میزاره که خرید مهمونی با خودمه و خودش هم برای اینکه کمک نکنه میره مهمونا که اومدن میاد ، میگه میخواستی دعوت نکنی حالا هم زنگ بزن خودشون بیان کمکت 

حالا اینا به کنار چنان کلشو باد میکنه و بی محلی میکنه و سر شام غذا نمیخوره که چند بار خانوادم بهم اعتراض کردن که شوهرت راضی نیست چزا دعوتمون میکنی 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730