اوایل که من خیلی رو خونوادم حساسیت نشون میدادم
همسرم کمتر باهاشون صحبت میکرد
یه وقتهایی تو خودش میرفت و اخم وتخم داشت
خلاصه که خیلی دلم ومیشکوند
حتی یه وقتهایی میومد کفشهای مهمونهارو میدید
بدون اینکه بیاد باهاشون سلام واحوالپرسی کنه
میذاشت ومیرفت
خیلی این کاراش برام درد داشت
ولی شکر خدا ،حساسیت خودم که کم ترشده
اونم بهتر رفتار میکنه
انگار نقطه ضعف دستش داده بودم
یه چیز دیگه اینکه
تو رفت وامدهامون تعادل ایجادکردم
قبلا اینجوری نبودم