کسی کتاب قصه های عامیانه ترسناک رو خونده؟ داستانهای قدیمیه نه از این چرندیات جدید.خیلی هم تسناکه پیرزنه ماما بود میره یه حموم متروکه یه زنرو بچه دار میکنه. بعد بجای دستمزد بهش پوست پیاز میدن عصبانی میشه ولی هیچی نمیگه بعد میاد میبینه همش طلا و یاقوته
تویی که داری امضامومیخونی👈👈 اگه جایی بیعدالتی دیدیو از شدت خشم بدنت به لرزه افتاد بدون یکی از رفیقامی 💛💚💛💚اگه یه احمق بیمغز به جنسیتت توهین کرد و تو ساکت موندی به شدت حقیر و پستتر از اونی/پستتر از اونا آدمایی هسن که فارغ از علاقه به یه جنسیت خاص دارن خودشونو پاره میکنن تا بچشون پسر بشه تنفرم نسبت به اینا در قالب کلمه نمیگنجه زبونم قاصره در مقابل این آدمایی که اسم خودشونو گذاشتن زن بعد به نفع جنس مقابل عمل میکنن برا همیشه داغ بچه رو دلتون بمونه که ایقد دختر رو پست نکنینفقط میتونم بگم خیلی بیغرتی که جنس خودتو کوچیک میکنی مغزکپکی عقبمونده
یکیش اتاق کاهگلی بود که میگفتن مبنای واقعیت داره یکیم جن گیری شیدا که جلد دو همن بود و خیلی صحنه سازیاش وحشتناک بود نصفه خوندمش ولی یادش میوفتم واقعا میگرخم
من دوتا رمان ترسناک خوندم پشت دستمو داغ کردم یکیش اتاق کاهگلی بود که میگفتن مبنای واقعیت داره ...
من یکی خوندم خیلی وقت گرفت. یه خونه بی انتها بود توش مبلهایی بود که مینشستی روی اونا ادم رو حل میکردن و مثلا میخوردن. کل ترسش همین بود. از اون به بعد دیگه جدید نمیخونم
من یکی خوندم خیلی وقت گرفت. یه خونه بی انتها بود توش مبلهایی بود که مینشستی روی اونا ادم رو حل میکرد ...
نه این دوتا این مدلی نبودن در مورد یه خونه ی جن زده بود اتاق کاهگلی و داستان جذابی داشت ولی جاد دوشو واقعا نتونستم بخونم برای من خیلی ترسناک بود مخصوصا که روزا تا شبم خونه تنها بودم هی منتظر اتفاقات توی جلد دو بودم