یه زمانی من مدرسه میرفتم وروزی هزارمامانم بهم میداد،چون حیاطمون هم باپدربزرگم اینایکی بودمن ازاونم خداحافظی میکردم واونم میگف پول داری؟منم میگفتم نه اونم هزاربهم میداد،واسه مادربزرگم امر هاشواجرامیکردم وبجای خوردنی ازش پول میگرفتم،عمومم شغل سختی داشت وهمیشه میگفت اذیت نکن وپشه های اطرافموبکش تاراحت بخوابم واون پول نمیدادولی خودم ازتوماشینش برمیداشتم ومیگفتم برااینکه دخترخوبی بودم،خلاصه هرچی فکرش میکنم میبینم من ماهی ۷۰تومن روداشتم،حالا طلاگرمی چندبوده؟؟؟ ۲۰تومن،بلکم کمتر...دلم میخواد سرموبکوبم ب دیوار!!!حالامن بچه بودم عقلم نمیرسید گ،خانواده چرا برام کاری نمیکردن؟والا ماهی ۴گرم ازپول خودم میخریدن یه گرم ازپول خودشون حالا صاحب یه کیلو طلابودم. پاک افسرده شدم یادم افتاد ....