بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
منم خیلی ساده و خر بودم قبل من با یکی دیگه بود پول لازم بود گفت اگه ندی مجبورم برم به اون بگم از اون بگیرم من خرم سر حسادت دادم نهایت حماقت یادش میوفتم میگم چه احمقی بودم من
واییی خدا نکشت😂😂😂😂 منم هر وقت پولای پس اندازم رو قرض دادم شوهرم دیگه رنگشونو ندیدم...البته بیخی ...
آره شوهر من پول اضافه نمیده طلاهامم دادم بهش یه النگو داشتم گفت بفروش بده بهم گفتم میذارم حسابم سود بیاد بعد گفت من خودم بهت سود میدم ماهی ۲۰۰ ، پول النگو رو هم هر وقت خواستی میدم ، اون ماهی ۲۰۰ رو بنداز قلک بعد گفت جمع کردی دوباره بده به خودم سود بدم گفتم میخوای هی اینکاروکنی پول دست خودت باشه بعدش آخر سر که سر یه قضیه ای قلکم رو پاره کردم گفت قرض بده میدم بهت آخرسرم که خواستم کل پولارو گفتم گفتی فلان زمان بهت میدم هرچی دلش خواست گفت و دعوا کرد و نداد منم تا حالا سر اون خیلی سرش کوبیدم دروغاشو آخرم گفت از خونه ی بابات نیاورده بودیدکه حالا توضیحات دیگه بدن طولانیه که چه دروغایی گفت منم کوتاه اومدم دیگه ولی امیدوارم چوبشو بخوره نه به خاطر پول به خاطر دروغاش خودشم خواهرداره ، امیدوارم دامادشون همینکارو کنه چون میدونم خانواده اشم بدشون نمیاداین به من پولی نده
ولی خدایی مد شدها پسرا دخترترو چون میدونن ساده هستن تی میزنن خدا ازشون نگدره الان ولی بعوص من به شوه ...
آره به هیچکس اعتماد نکن من الان سهام عدالت دارم به شوهرم عمرا بدم زورکی هم بگیره میرم خونه ی بابام شده طلاقمم میگیرم نه به خاطر پول به خاطر رفتارش ، چون خودش به خاطر پول خیلی اشکمو درآورده تا حالا من چرا از پولم بگذرم ، بعدشم یه بار گفت بده سهم بخرم تو بورس مال تو باشه یکمم سود به من بده ، منم گفتم اون کارو کردی دیگه بهت اعتماد ندارم