مامانم یه ماهه مریضه کرونا داره بیمارستان بستریه حالا داره رد میشه جوتب آزمایشاش خوب اومده
مامانم تبربزه خودم بوشهرم خواهر ندارم یه داداش دارم
تا حالا زنداداشم خدا راضی باشه ازش به مامانم رسیده
منو شوهرم نزاشت برم گفت میری بچتو بزار برو
دخترم دوسال ونیمشه منم نرفتم
حالا دکتر گفته باید یه ماه از خونه بیرون نره واستراحت کنه زنداداشم میگه اگه میتونی خودت بیا
شوهرم نمیگه نرو ولی میگه حق بردن بچه رو نداری یجورایی زنجیرم کرده با بچه
مامانم واقعا بهم احتیاج داره کسیو نداره بهش برسه پای سلامتیش در میونه شوهرمم روشو سرخ کرده میگه مردن داری بچه بردن نه
به مامانم میگم خودم میام بچه رو نمیارم میگه نیا بچه کوچیک داری جای غریب بچتو میخوای به امید کی بزاری بیای برامن خدا بزرگه
بهم بگین کتر شوهرم درسته ?بماند خواهرش کرونا داشت هم مارو برد مراسمش تو شهر کرد هم خودش رفت بیمارستان بغل زد بهش
من چیکار کنم یه طرف مامانمه یه طرف دخترم