سلام خانما.من یه پدر مادر پیر دارم ۷سال پیش تو آپارتمانشون زندگی میکردیم مادرم خیلی تو زندگی ما دخالت میکرد و اکثرا دعوا راه مینداخت.ما از اونجا رفتیم.حالا بعد ۷سال به خاطر اینکه سنشون بالاست و باید کسی مواظبشون باشه از ما خواستن برگردیم.میخوام باهاش از الان اتمام حجت کنم دیگه کارای قبلش رو تکرار نکنه.چجوری بهش بگم که دلش نشکنه
خودم میگم آدما همیشه در حال امتحانن.خدمت به پدر و مادر واجبه همسرمم موافقن بریم اونجا.ولی یه زبون نر ...
عزیزم یوقتا سکوت و یه حرکت سیاستمند بهتر از حرف زدن جواب میده...خودت رویه ت رو عوض کن و اجازه دخالت ب مادرت رو نده
چشم به فردا دوختم شاید از من ما بشه گره دلتنگیام با دستای تو وا بشه..... ********************************* نه جونمو بگیر نه پای من بمیر منو همیشه زندگی زده صدا اگه صداست خدا همون خداست چرا همیشه حال ما بده .....تو فرصت کمت نفس کشیدمت که زندگیمو زیر و رو کنم....بخاطر خودم شبیه تو شدم که آرزوتو آرزو کنم😔
بنظر من نرو از همون دور حواست بهشون باشه دوباره اونجا بری دلخوری پیش میاد هر وقت تونستی برو بهشون سر بزن نزدیک بشی مطمئنا دوباره دخالت میکنن اینهمه پدر و مادر مگه بچه ندارن که تنها زندگی میکنن
میخوای تو یه اپارتمان باهاشون زندگی کنی یا تو یه ساختمون باشی ؟
تو یه ساختمون.ولی واحد من با واحد اونا با یه بالابر به هم ارتباط داره یعنی هرزمان اراده کنن میتونن بیان تو خونه من.مادرم قبلا میومد و تمام وسایلم رو جابه جا میکرد به بهانه کمک.یا وقتی خونه نبودم میومد خونم همه کاری میکرد
تو یه ساختمون.ولی واحد من با واحد اونا با یه بالابر به هم ارتباط داره یعنی هرزمان اراده کنن میتونن ب ...
خوب دیگه میخوای بری باید همه اینها رو در نظر بگیری اخلاقشان که عوض نمیشه دوباره همه این دخالتها هست ولی اگه خیلی دختر خودش قلبی هستی نمیخوای بعدا حسرت اینو بخوری که وقتی بهت احتیاج داشتن کنارشون نبودی برو
رفتن رو که میرم.ولی به نظرت چجوری رفتار کنم دخالت کم شه و دلخوری پیش نیاد
اونو باید ازشون بخوای قبل از رفتنت باهاشون قرار بذار که هر وقت بهت نیاز داشتن صدات کنن و اینکه تو زندگی خودت رو داری و قطعا برای بیرون رفتن و مهمونی رفتنت برنامه ریزی داری