خواهر من حالا شرایطشو کامل رعایت نکرده بود چون اثرش ب شراطشم ربط داره ولی خودش گفت حالا من متنشو همینجوری بنویسم ببندم بازوم تا ببینم چی میشه ب خدا متنشو نوشت و بست بازوش
شبش خواب دیدع بود ک بالای سر جسم خودش وایستاده و داره سوره های ناس و فلق و میخونه و میگه ی چیزی دیدم از،جسمم خارج شد (ی چیز انگار شیطانی)یا سحر و جادو و یا جن
این تعبیرش همون حرز بود دیگه
حالا خوبه یاد منم افتاد بهتره تهیه اش کنم ببندم بازوم