2737
2734
عنوان

خانواده شوهر

288 بازدید | 34 پست

اونایی که به دلایلی با مادرشوهر مدتی قطع رابطه کردن عکس العمل اونا چی بود اهمیتی دادن برای نرفتنتون یا نه ؟🤔 یعنی ممکنه خانواده ی شوهری اینطوری باشن 😁

برای من پیش نیومده‌

دوست ندارم این کار رو

بنظرم خانواده هرکس براش عزیزه و نباید از خانواده دور کرد کسی رو

نهایتا رفت و امد رو کم کنید

از اولم صمیمی نشید و حد و مرز رو رعایت کنید تا دچار مشکل نشید

مرا تا دل بُوَد  دلبر تو باشی♡   سرگروه سبز💚 سرگروه طلایی💛                                                 تاپیک ورزش من 👈اینجاست👉 لطفا کپشن رو بخونید.                                                          عضو تاپیک مانکن های زیبا  یه تثبیتی با اراده💪💛                            وزن شروع : ۷۶     قد : ۱۷۰     وزن فعلی : ۶۴

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
برای من پیش نیومده‌ دوست ندارم این کار رو بنظرم خانواده هرکس براش عزیزه و نباید از خانواده دور کرد ...

درسته ولی من مشکلم با خیلی ها فرق داره ، اولا شوهر من خیلی وقتا برای انتقام و خودشیرینی پیش اونا یه چیزی بهم گفته ، دلم شکسته حالا این هیچ ، بعدشم چندین سال ، یعنی ۷ سال خانواده اش دل منو شکوندن با حرفاشون بیشتر وقتا هم جواب ندادم و من چیز خاصی هم بهشون نگفتم یا شوخی بوده ، یا حرف حق زدم ولی اونا خیلی مسخره میکنن زندگی منو ، منم به شوهرم میگم از اونا دفاع میکنه و بهانه میاره برای دفاع نکردنش ولی اونا از من دلخور میشدن فورا ازشون دفاع میکرد ، بعدشم حتی بعد ۶ سال من دیگه صبرم تموم شد حتی شوهرمو تهدید به طلاق کردم به خاطر اینکه به ناحق دفاع میکرد شوهرم یه بار رفت بهشون تذکرداد دعوا کرد ولی بازم درست نشدن ، منم دیگه امسال گفتم نمیرم خونشون ، چون بعد ۵ سال هم گفته بودم نرم خونشون شوهرم قبول نکرد ، بعد از اینکه دلخور بودم از حرفاشون رفتم خونه بابام گفتم به این شرط برمیگردم شوهرم گفت نه قبول نمیکنم منم گفتم پس طلاق بگیر اونا مهم تر هستن ، شوهرم هم گفت باشه الکی ، دروغ میگفت تهدید میکرد که من برگردم خودم پشیمون بشم بترسیم باور کنیم برگردم منم هیچکدوم رو باورنکردم یه بارم گفت بمون اونجا طلاقت نمیدم منم گفتم من مسخره ی تو نیستم بیا به اینا بگو راضی ام تو که راضی نمیشی ، پس بیا طلاق بگیریم بعدشم به خانواده ام گفتم هر چقدرم عاشق هم باشیم اگه بخواد به خاطر خانواده اش منو ول کنه همون بهتر که ولم کنه بره ، به شوهرم گفتم مهریه ام رو هم می بخشم ۵ روز گذشته بود تو این چندروز هم پیام میدادیم به هم آخرسر پیام داد باشه نمیبرمت یک ساعت دیگه میام دنبالت

برای من پیش نیومده‌ دوست ندارم این کار رو بنظرم خانواده هرکس براش عزیزه و نباید از خانواده دور کرد ...

آخه میدونی هیچی بیشتر از این اونارو نمیسوزونه 


اونا فقط به فکر خودشونن میگن عروس بیاد که ما هم بتونیم زود زود بریم یا عروسمون بیاد که بقیه نگن حتما اینا بد هستن عروسشون نمیاد  تازه همه جا از اخلاق من تعریف کردن به گوشم رسیده ، 


بعدشم اینا مثلا میگن خوبه دیگه شوهرش طرفدارش نیست هر چی بگیم نه خودش چیزی میگه نه شوهرش ، تازه همیشه هم میاد شوهرشم که میارش، براش ناراحتی زنش مهم نیست ، حرف زنشم گوش نمیده که بگه من نمیام نیارش


بعدشم من خونه ی یکی از خواهرشوهرام و دختر خواهرشوهرم و برادرشوهرم رفتم از اونموقع فقط خونه ی مادرشوهر ۶ ماهه نرفتم 

2738
معمولا اونا انتریک میکنن بزرگترارو..وگرنه پدرو مادر حاضر نیستن ب بچه شون کات کنن

تو این ۶ ماه ، یکبار پدرومادرش رو دعوت کردیم اومدن ، برادرشوهرم بعد شام اومد سر زد ، بعدش دیگه کسی رو دعوت نکردیم فقط بعداز ۴ ماه سروکلشون پیدا شد 😀 مادرشوهرم و چندتا از دختراش اومدن با برادرشوهرم ، یه دخترشم یه بار اومد به بهانه عیادت شوهرم که مریض شده بوده ، یه بارم دختر خواهرشوهرم اومدباشوهرش


منم فقط خونه ی یکی از خواهرشوهرام که از پدر یکی هستن رفتم چندین بار خونه ی دوتا دختراش هم یه بار رفتم با دعوت  ، یکی دوبارم خونه ی برادرشوهرم رفتیم یه بارم کار پیش اومد من رفتم تنهایی پیش جاریم ، یه بارم خونه دختر خواهرشوهرم رفتیم ، 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز