من سنتی ازدواج کردم. ولی قبل ازدواجم باکس دیگه ای دوست بودم از بچگی عاشق هم بودیم ولی پدرم نمیزاشت خیلی بیچارگی کشیدم تا به عشقم برسم ولی نشد خدا میدونه بعد اینکه جواب مثبت به شوهرم دادم چقد با عشقم گریه کردیم به شوهرمم گفته بودم دوستت ندارم مادرشم میدونست من با کسی دوستم ولی بازم اومدن خاستگاری و منم به اجبار ازدواج کردم
دقیقا شوهرمم مثل من عاشق دختر خالش بود باهم دوست بودن عاشق هم بودن خیلی زیاد دختره هم به زور شوهرش میدن شوهر من افسرده میشه بعد چندسال میاد خاستگاری من جفتمون اصلا همو نمیشناختیم سریع عقد کردیم 4 سال میگذره من چند روز دیگه تولد 20 سالگیمه الان منو شوهرم همو دوست داریم ولی خییلی باهم درگیریم مشکلات زیادی داریم مشکلاتی که شاید اگه جفتمون با عشقمون ازدواج میکردیم نداشتیم از نظر من ازدواج سنتی بده و هیچی مثه ازدواج با عشق نمیشه