ما هم همسایمون اینکارو کرده بود بابام رفت آشغالو از جلو درمون برداشت گذاشت جلو درشون بعد اون دوباره اینکارو تکرار کرد تا اینکه یه روز بابام زباله هارو برداشت اوله صبح بود دره خونشون رو زد گفت بیا کارت دارم اومد بیرون با صورت نشسته چون همیشه وقتی همه خواب بودن اینکارو میکرد زباله ها رو با پلاستیک پرت کرد طرفش خورد تو صورتش دیگه اینکارو نکرد.
بابام اصلا یه همچین آدمی نیست ولی بعده دوماه حرف زدن درست نشد دیگه مجبور شدیم.