سلام من یک دختر 23 ساله ام که در خانواده ای پسر دوست به دنیا اومدم. پدرم معلم و مادرم خانه دار و یک وضع مالی خیلی معمولی و دوتا برادر دارم. مادر و پدرم خیلی متعصب و سختگیرن و دختر رو مایه ننگ و ابروریزی میدونن و با من به شدن بد رفتارن و فرق میزارن بین منو برادرام. اگر اعتراضی کنم انتقادی کنم کتکم میزنن یا فوش میدن یا تحقیر میکنن. خیلی به حجابم شدید حساسن من اصلا اجازه ندارم شال و روسری سر کنم حتما باید مقنعه مشکی سر کنم حتی تو عروسی. برای من هیچ لباسی نمیخرن نهایتا سالی یکی و بیشتر لباس های دست دوم فامیل رو میپوشم. هروقت مرض میشم میگن تو باعث دردسری و به زور منو دکتر میبرن. نمیذارن بیرون برم حتی کتابخونه هیچ جا نمیزارن برم همش تو خونه ام. نمیزارن گوشی داشته باشم نمیزارن درس بخونم فقط توخونه مشغول بشور بسابم و کار خونه انجام میدم. از طرفی به شدت با برادرام خوبن و احترام اون ها رو دارن. الانم میخان ب زور منو بدن به مردی که اصلا دوسش ندارم ولی خب مجبورم ازدواج کنم باهاش. خیلی دوست دارم خودکشی کنم. خستم از زندگی نکبت بارم که از بدو تولد تا الان هیچ خیری توش نبود.
تحصیلاتتون تا کجا هست کار هنری بلد هستید که بدونید تو لید کنید بفروشید؟
اجازه ندادن برم دانشگاه درصورتی که بی نهایت با استعداد بودم دیپلم ریاضی دارم با معدل 19/80 دیگه نتونستم برم دانشگاه کنکور دادم البته رتبه ام هم خوب شد ولی اجازه ندادن برم دانشگاه بابام میگه دانشگاه مرکز فساده اینجور جاها جای دختر نیست حتی اجازه ندادن برم رانندگی یاد بگیرم انقد با دوستام زنگ میزنن خونمون بد رفتاری میکنن که هیچ دوستی هم برام نمونده
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
تفکراتشون خیلی سنتیه حتی انقد تو سر زنا میزنن که زنا هم باورشون میشه که باید همیشه مطیع و تو سری خور باشن و تفکر زناشون هم کم کم مث خودشون شده حتی برادر بزرگترم از بچگی منو کتک میزد چون خب وقتی ررفتار کل خانواده اینطوریه اونم یاد میگیره اینطوری باشه حتی من تو 20 سالگی با موچین خودم چنتا تار ابرومو برداشتم در حد چنتا دونه پدرم کلی کتکم زد هیچوقت یادم نمیره اون روزو
خواهش میکنم ❤میدونم اونا کودکیت رو ازت گرفتن آرزو هات رو ازت گرفتم بشین با خودت فکر کن ببین واسه اونا میخوای زندگی کنی یا واسه خودت من نمیدونم اون آقایی که بهت معرفی کردن کی هست ولی احساسی و عجولانه تصمیم نگیر اگه فردا با اون آقا هم به مشکل بخوری و بچه دار بشی بچه هات هم عذاب می کشن سنی نداری ولی به آرزو هات فکر کن فقط به آرزو هات فکر کن حتی اگه ازت هم ناراحت شدن هم بهشون رک و راست بگو اگه قبول نکردن به شیوه خودت عمل کن انسان مثل یه اقیانوس بزرگه هرچی پرش کنی باز بیشتر میخواد اگه به گذشته فکر کنی و زندگی گذشته ت که همیشه برده اونا بودی رو پیش بگیری همونطوری می مونه ولی اگه در آینده هم برده اونا باشی یه اشتباه بزرگ کردی تو زندگیت یادت باشه گذشته آینده ت به تو نیاز داره ولی گذشته ت نه . امیدوارم موفق باشی
خواهش میکنم ❤میدونم اونا کودکیت رو ازت گرفتن آرزو هات رو ازت گرفتم بشین با خودت فکر کن ببین واسه اون ...
شاید فک کنید چیزایی که تعریف کردم داستانه یا خیلی زیاده روی کردم ولی واقن هنوز تو شهرستان های کوچیک و روستاها خیلی دخترا زندگیشون مثل منه به امید روزی که همه ادما بتونن ازادانه شاد کنار هم زندگی کنن
یاد دوستم افتادم. بایاش نمیذاشت بره دانشگاه اینم انقد عاشق درس بود بخاطر درس ازدواج کرد و یه دوسال ...
اره منم از همین میترسم چون مخصوصا وقتی همسرت ببینه خانوادت پشتت نیستن خب هر بلایی دلش بخاد سرت میاره میترسم از چاله بیفتم تو چاه دلم میخاد کسی باشه دوسش داشته باشم هیچوقت طعم دوست داشتن و دوست داشته شدن رو نچشیدم
ببخشید که رک برات توضیح دادم ولی زندگی یه انسان فقط یه انسان نیست زندگی کل انسان هاست
اره درسته ولی وقتی هر کس عقایدی برای خودش داره که به دیگری اسیبی نمیرسونه چه ایرادی داره؟ مثلا مادر من دوست نداره لاک بزنه و من دوست دارم چرا باید همدیگه رو مجبور کنیم طبق سلیقه ما باشن ما میتونیم در کنار هم خوب و خوش زندگی کنیم با این تفاوتا