سلام دوستان اسمم مجید هست اما بهم میگن مهیاد ، ۱۹ سالمه و الان دانشگاه فرهنگیان قبول شدم ، عاشق دختری شدم که چهار ساله با هم هستیم
توی تاپیک قبل گفته بودم اما اینجا کامل میگم
خانواده رویا ( اسم الکی ) از نظر درآمدی پایین هستن نه خیلی ها اما خب هستن ، خاله هایی داره که اصلا خوب نیستن و بد نامی خاصی دارن عموما ، اما خانواده پدری خوبی دارن ، بخاطر خانواده مادی ایشون خانواده من مخالف ازدواج با ایشون هستن ، خانواده من مثلا دوست دارن من با یک دختر خر پول و محجبه ازدواج کنم ، که خب این دو ویژگی توی رویا نیست ، میشناسمش کاملا و اون هم منو به کل ، هزار بار گوشیم رو ازم گرفتن ، یک بار هم از من شکایت کردن خانواده رویا و یک بکش بکشی شد که نگید ، خلاصه با بدبختی تموم شد ، یک سال تموم اصلا ازش خبر نداشتم ، تا چند ماه پیش دوباره پیدایش کردم ، خیلی دوستش دارم و عاشقش هستم ، وقتی یکی نظر میده رهاش بکن ، چطوری کسی رو که دوست دارم رها کنم ، بهش تعهد دادم که عاشقش میمونم و جایی نمیرم ، گناه ما چیه ؟؟؟ میدونم خانواده دختر توی زندگی مهم هست اما نمیدونم چیکار کنم ، خانوادم اول بدشون میومد و مخالفت میکردم الان شده تنفر ، تورو خدا بگید چیکار کنم ، نه فامیل دارم نه کسی که واسط بشه ، همه مخالف ، ما قراره دو روز توی زندگی باشیم ، چرا نباید با کسی ازدواج کنیم که بهش علاقه داریم ، نه که تمام ازدواج های با موافقت به طلاق نکشیده مال افرادی هم که با مخالفت سپری میشه اینطوری نشه ، پس چرا میگن هندوانه سر بسته ، ۴ سال صبر کردم باز هم صبر میکنم ، لطفا کمک کنید و راهکار بدید ، ممنون برای گوش کردن