2733
2734

یک امشبو شاد باشیم.

اقا پارسال نامزدی پسر عموم بود.خانواده زنش و خود زن عموم از این حساس های قر و فری....

زن دایی پسر عموم (زن داداش زن عموم)از اول تا اخر وسط بود و یک مسخره بازی هایی درمیاورد ک نگو🤣🤣🤣

مثلا ب حساب خودش رقص بود اما یهو میرفت رو صندلی میپرید پایین.کتشو درمیاورد مینداخت هواا😂😂😂  پخش زمین میشد با باسنش دور میزد میرقصید

مهمونا مرده بودن از خنده

ولی زن عموم و عروس بدجور حرص میخوردن و قرمز شده بودن.طفلک نامزدیش خراب شد کلا وسط بود بنده خدا

ولی خدایی ب ما خوش گذشت😂😂😂خیلی خندیدیم اونشب


مراسم ختنه کنون  .اونجا بچه را گذاشته بودن در معرض دید .

و بعضی ها عکس میگرفتن😳😳😳😳😳😳😳

لغو دوستی ها را همه را زدم .... چون خیلی شلوغ بود کسی کارم داشت بهم بگه بعد در خواست بهم بده .....تا بشناسم .... 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من تو تامیک پربازدید خودمم گفتم هنوزم همونو میگم .

به عروسی بود تا عروس داماد وارد شدن، آهنگ بندری شش و هشت گذاشتن . عروس از همون دم در رقصید سینه بلرزون رفت نشست رو صندلی. 

نه خوش آمد گویی نه سلام علیک با مهمونا

با دو دسته آدم نمی شود بحث کرد : بی سواد و با سواد (( سمفونی مردگان، عباس معروفی))
2731
مراسم ختنه کنون  .اونجا بچه را گذاشته بودن در معرض دید . و بعضی ها عکس میگرفتن😳😳😳😳😳😳😳

وااااای خیلی عجیب بود😐😐😐فک کن بزرگ شو نشونش بدن بگن این عکس...

یهو دستشو میگرفت دور کمرش و قر میداد دیگ ولم نمیکرد .سرشو تکون میداد.بعد کلنم به افق خیره بود تو عال ...

من همچین چیزی رو از زن داداش زن پسر عموم دیدم تو مراسم همین جوری بود الکی الکی میخندید یه جوری میخواست نشون بده خیلی خوشحاله ولی همه می فهمیدن داره حرص میخوره

قبلا کسی زایمان میکرد براش تاید میبردن🤦‍♂️🤦‍♂️🤦‍♂️🤦‍♂️🤦‍♂️


یا میرفتن امام رضا ی ایل میریختن خونشون شام نهار میخوردن سوغاتی میگرفتن 

خوب حالا شاید بنده خدا نداره🤦‍♂️

چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند🌷🌷
2738
من تو تامیک پربازدید خودمم گفتم هنوزم همونو میگم . به عروسی بود تا عروس داماد وازد شدن آهنگ بندری ش ...

وای من تو این جور موقعیتا بیشتر خندم میگیره تا تعجب کنم.من بودم میمردم از خنده😂😂😂

وااااای خیلی عجیب بود😐😐😐فک کن بزرگ شو نشونش بدن بگن این عکس...

😃😃😃😃😃😃😃😃😃😆😆😆😆من که مامانم گفت پاشو برو خونه😃😃😃😃

لغو دوستی ها را همه را زدم .... چون خیلی شلوغ بود کسی کارم داشت بهم بگه بعد در خواست بهم بده .....تا بشناسم .... 

یه بار یه خانمی اومده بود واسه کار خونه بعد زنگ زدن بهش که فامیلشون مرده!یه خانم نود و خرده ای ساله که سالها زمین گیر بود. این بیچاره قشنگ عزا گرفت و شروع کرد به زنگ زدن به این و اون که با هم برن خونه صاحب عزا

تعریف کرد که رسم دارن تا از در تو می‌رن شروع کنن به زدن خودشون! باید اینقدر ادامه بدن تا بیان جلوشونو بگیرن! تازه اگه بخوان خیلی مایه بذارن باید اون که جلوشون رو می گیره با لگد دور کنن! 

گفت می خوام چند نفری از در بریم تو که خنده ام نگیره

شاید مست بوده تو حال خودش نبوده😂

این بنده خدا سنش بالاس.۵۰ سالشه. احتمالا دید همه میخندت فک کرده خوششون اومده.

بنده خدا ول کنم نبود.ی جا هم کتشو پرت کرد رو هوا افتاد رو کیک نامزدی😁😁😁😁

زن عموم کلا حرص خورد اونشب.

فک کن کلی کلاس بزاری برا خانواده عروست بعد نامزدی ک قرار اول خانواده هاس اینجوری ابروش بره

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز