يه مرغ فروشي روب روي مغازه خالم اينا هست بعد پسرخالم ديده كه واسشون بار اومده ( همون مرغايي كه قراره ١٨ تومن بدن به مردم) زنگ زده به خالم كه بيا بگير بار اومده براشون بعد خالم اومده ( خونشون يه كوچه بالاتره) فروشنده ميگ تموم شده 😐😐 خالم ميگ كلا نيم ساعته بار اومده پسرم حواسش بوده چطوري تموم شده گفته تموم شده ديگ خالمم گفته زنگ ميزنم تعزيرات گفته بزن
خالمم اومده زنگ زده اصلا كسي جواب نداده
اون مرغارو احتمالا نگه ميدارن گرون تر ميفروشن به رستوراني جايي
لعنت به مردمي كه به هموطناشون رحم نميكنن