میگه حالا ک برات پیانو خریدم توام بذار دیگه تو این سرما هی نرم بیرون شبا تو تراس سیگاربکشم
میگم این همه روزا سرکار میکشی دیگع شب چیه میگه فشارکارم زیاذه دست خودم نیست درضمن بگم قبل ازدواج شرط کرده بوذم بذاره کنارمیگفت تو فقط بیا تو زندگیم میذارم کنار حالا الان تو دعواها میگه همین که هست میکشم....الانم امشب گذاشتم بره تراس اما بوش اومد توخونه حالم بدشد من وحشتناک از بوی سیگار متنفرم بچع ها دست خودم نیست حالمو بد میکنه نمیتونم نفس بکشم....اینم بگم تاالان که حلوی من نمیکشید میرفت تو دسشویی یواشکی میکشید یا وقتی من خواب باشم تو سالن میکشه دیگه خسته شدم از جنگیدن باهاش 🥺🥺🥺😔😔😔