سلام امروز میخوام یه داستان واقعی بگم 😁ترم دو دانشگاه بودم .بخاطر کنکور یکسال از دانشگاه عقب افتاده بودم سر همین ترم تابستونی برداشتم که زودتر دانشگاه رو تموم کنم .وسطای تیر ماه بود که کلاسامون شروع شد .من رفتم سر کلاس هیچ کس نبود نیم ساعت گذشت یکی گفت استاد تو راهه داره میاد ! ترس برم داشت من با یه استاد تنها داخل کلاس و تو دانشگاهی که پرنده پر نمیزنه 😂 سر همین سریع پیچوندم و برگشتم خونه .اگه هستید بقیشو هم بگم؟!