چن ماه پیش دوست شوهرم که چهل سالشه دنبال زن می گشت بعد شوهرم این موضوع رو مطرح کرد منم یه دوست مطلقه داشتم که واقعا دختر خوبی بود معرفی کردم
یه روز قرار گذاشتم و همو دیدن
بعد دوست همسرم به شوهرم گفت والاه خوبه ولی من خوشکلتر می خواستم و سر زبون دارتر
دوستم یکم خجالتیه این آقا از خانومای خجالتی خییلی بدش می یاد
حالا بگذریم که قضیه تموم شد
حالا هر چن روز دوستم زنگ می زنه و می گه کاش اون مورد رو برام جور می کردی😐😐
بخدا سعی کردیم ولی نشد که نشد
اینقد پیگیره که من دیگه تلفن هاش رو جواب تمی دم 😐😐
هر وقت زنگ می زنه استرس می گیرم که الان می خواد اصرار کنه که دوباره با طرف صحبت کتیم